کلمه جو
صفحه اصلی

clean cut


تمیز و خوشپوش، آراسته، دارای لبه های صاف و واضح، خوش ساخت، خوش ریخت، واضح، روشن و آشکار، آسان فهم، صریح، مشخص

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a neat, regular, well-defined shape or outline.

(2) تعریف: not shaggy or shabby; neat; wholesome.
مشابه: neat

- a clean-cut young executive
[ترجمه ترگمان] یک مدیر جوان
[ترجمه گوگل] یک مدیر اجرایی جوان تمیز

• having a clear and distinct form; clear, well-founded
someone who is clean-cut has a neat, tidy appearance.

پیشنهاد کاربران

در مورد ریش بمعنی: زدن ریش از ته، صاف و صوف کردن صورت، سه تیغه زدن ریش

بچه مثبت


کلمات دیگر: