کلمه جو
صفحه اصلی

محمد غزنوی

دانشنامه عمومی

سلطان محمد غزنوی پسر سلطان محمود غزنوی ، پس از درگذشت پدرش و بنا به وصیت او به سلطنت رسید.
محمد به توطئه مادر و عمه سلطان مسعود در روزهای برگزاری جشن های شادی عید رمضان بازداشت شد و او را در دژی زندانی کردند.
پس از چندی مسعود کسانی را فرستاد تا به چشمانش میل کشیده کورش کردند.
خنجی، امیرحسین، فرزندان سبکتکین غزنوی، راهگشایان حاکمیت ترک بر ایران

دانشنامه آزاد فارسی

محمّد غزنوی (۳۸۷ـ۴۳۲ق)
(جلال الدوله ابواحمد محمد) فرمانروای غزنه ( حک: ۴۲۱ـ۴۳۲ق) از سلسلۀ غزنویان؛ پسر دوم سلطان محمود غزنوی. در ۴۰۸ق از جانب پدر به حکومت جوزجان گمارده شد. پس از درگذشت سلطان محمود به غزنه رفت و بر تخت نشست (۴۲۱ق) و ابوسهل حمدوی را به وزارت برگزید. برادرش مسعود به او پیشنهاد کرد تا نواحی شرقی در اختیار محمد بماند و حکومت نواحی غربی و عنوان سلطان به او واگذار شود، اما محمد این پیشنهاد را نپذیرفت و مسعود به قصد نبرد با او به سوی غزنه لشکر کشید. محمد برای مقابله با مسعود از غزنه خارج شد، اما به سبب گرایش امرا و سرداران سپاه به مسعود، راه به جایی نبرد و سرانجام دستگیر، کور و زندانی شد (۱۳ شوال ۴۲۱). دَه سال بعد، پس از شکست مسعود در دندانقان ، سپاهیان بر وی شوریدند و محمد را از زندان بیرون آوردند و بار دیگر او را به تخت نشاندند (۱۳ ربیع الاخر ۴۳۲ق) و چندی بعد مسعود را در زندان کشتند. دورۀ دوم فرمانروایی محمد نیز دیری نپایید، زیرا مودود غزنوی، فرزند مسعود، به خونخواهی پدر برخاست و محمد و فرزندانش را کشت (شعبان ۴۳۲ق). محمد غزنوی پادشاهی عشرت طلب، بی علاقه به امور مملکتی و آشنا به ادب و شعر عربی و فارسی بود. نکته دانی و شعرشناسی وی در شعر فرخی مشهود است . ماجرای به تخت نشستن و برکناری او در تاریخ بیهقی آمده است.


کلمات دیگر: