1. The quality of Smallbone furniture is unsurpassed.
[ترجمه ترگمان]کیفیت مبلمان smallbone بی نظیر است
[ترجمه گوگل]کیفیت مبلمان Smallbone بی نظیر است
2. Mason Pearson's unsurpassed reputation for true value combined with the very highest standards in hair care now spans a whole century.
[ترجمه ترگمان]شهرت بی نظیر Mason پیرسون برای ارزش حقیقی با بالاترین استانداردهای مراقبت از مو در حال حاضر یک قرن است
[ترجمه گوگل]شهرت بی نظیر ماسون پیرسون برای ارزش واقعی همراه با بالاترین استانداردهای مراقبت از مو در حال حاضر حدود یک قرن است
3. Their collaborations set unsurpassed standards for jazz in an orchestral setting and for jazz soloists.
[ترجمه ترگمان]هم کاری های آن ها استانداردهای برتر برای جاز را در یک برنامه موسیقی و هم برای soloists جاز قرار داد
[ترجمه گوگل]همکاری های آنها استانداردهای بی نظیری برای جاز در یک مجموعه ارکستر و برای نوازندگان جاز است
4. As warriors, the Huns were unsurpassed.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جنگجو، Huns unsurpassed بودند
[ترجمه گوگل]هان ها به عنوان جنگجویان بی حد و حصر بودند
5. Alvin is a safe boat, with an unsurpassed safety record.
[ترجمه ترگمان]الو یک قایق امن است و سابقه امنیتی بی نظیر دارد
[ترجمه گوگل]آلوین یک قایق ایمن با یک رکورد ایمنی بی نظیر است
6. His genius as a dramatist is unsurpassed.
[ترجمه ترگمان]نبوغ او به عنوان یک نمایشنامه نویس بی نظیر است
[ترجمه گوگل]نبوغ او به عنوان نمایشنامه نویس بی حد و حصر است
7. Venice is a city of unsurpassed beauty.
[ترجمه ترگمان]ونیز شهری از زیبایی بی نظیر است
[ترجمه گوگل]ونیز یک شهر زیبایی بی نظیر است
8. In another literary form, poetry, the Bible is unsurpassed.
[ترجمه ترگمان]در قالب ادبی دیگر، شعر، انجیل برتر است
[ترجمه گوگل]در قالب ادبی دیگر، شعر، کتاب مقدس بی حد و حصر است
9. To my mind, Bach is unsurpassed as a composer.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، باخ به عنوان یک آهنگ ساز بی نظیر است
[ترجمه گوگل]به نظر من، باخ به عنوان یک آهنگساز بی حد و حصر است
10. It is unsurpassed in the variety of services and activities available.
[ترجمه ترگمان]آن در انواع خدمات و فعالیت های موجود بی نظیر است
[ترجمه گوگل]این در انواع خدمات و فعالیت های موجود در دسترس نیست
11. This kind of new powdered nodulizing agent possesses unsurpassed advantages over other alloy agents and it may become the substitute agent in 90's.
[ترجمه ترگمان]این نوع از agent پودر زده جدید دارای مزایایی برتر نسبت به عوامل آلیاژی دیگر است و ممکن است در دهه ۹۰ به عامل جایگزین تبدیل شود
[ترجمه گوگل]این نوع عامل خرد کننده پودر جدید دارای مزایای بی نظیری نسبت به سایر عوامل آلی است و ممکن است در 90 سالگی آن را جایگزین نماید
12. Stunning production, unsurpassed DJ line ups and the renowned atmosphere has made our secret spy soiree the destination for the most discerning social set on the London scene.
[ترجمه ترگمان]تولید گیج کننده، فراز خط مقدم، و جو مشهور، برای for مجموعه اجتماعی در صحنه لندن، یک گردش جاسوسی مخفی ما را به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]تولید خیره کننده، بی نظیر DJ line ups و فضای شناخته شده جاسوسی مخفی ما را برای مقصد جالب ترین مجموعه اجتماعی در صحنه لندن ساخته است
13. The green of this English country is unsurpassed.
[ترجمه ترگمان]سبز این کشور انگلستان بی نظیر است
[ترجمه گوگل]سبز این کشور انگلیسی بی نظیر است
14. They showed unsurpassed bravery in battle.
[ترجمه ترگمان]آن ها شجاعت بی نظیر خود را در جنگ نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها شجاعت بی نظیر را در نبرد نشان دادند