• impregnation, insemination; act of enriching the soil by the addition of organic or chemical substances (also fertilization)
fertilisation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Secondly, of course, fertilisation adds genetic material.
[ترجمه ترگمان]دوم، of، مواد ژنتیکی را به آن می افزاید
[ترجمه گوگل]ثانیا، البته، لقاح حاوی مواد ژنتیکی است
[ترجمه گوگل]ثانیا، البته، لقاح حاوی مواد ژنتیکی است
2. To trigger parthenogenesis, then, Loeb had to simulate fertilisation.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، Loeb برای شبیه سازی parthenogenesis ها مجبور به شبیه سازی fertilisation شد
[ترجمه گوگل]پس از آن لاب به دنبال کشف بخشی از فرسودگی، مجبور شد تا بارورسازی را شبیه سازی کند
[ترجمه گوگل]پس از آن لاب به دنبال کشف بخشی از فرسودگی، مجبور شد تا بارورسازی را شبیه سازی کند
3. So, to simulate fertilisation, it is necessary only to mimic this disruption.
[ترجمه ترگمان]بنابراین برای شبیه سازی fertilisation، لازم است که این اختلال را تقلید کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای شبیه سازی لقاح، فقط باید این اختلال را تقلید کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای شبیه سازی لقاح، فقط باید این اختلال را تقلید کرد
4. For them, fertilisation within the female is the rule.
[ترجمه ترگمان]برای آن ها، fertilisation در درون ماده قانون است
[ترجمه گوگل]برای آنها لقاح درون زن حکم است
[ترجمه گوگل]برای آنها لقاح درون زن حکم است
5. In vitro fertilisation is only the first of a long line of reproductive technologies which may be developed in the future.
[ترجمه ترگمان]در in vitro، fertilisation تنها اولین نسل از تکنولوژی های تولید مثل است که ممکن است در آینده توسعه یابند
[ترجمه گوگل]لقاح آزمایشگاهی تنها اولین بار از یک خط طولانی از فن آوری های تولید مثل است که ممکن است در آینده توسعه یابد
[ترجمه گوگل]لقاح آزمایشگاهی تنها اولین بار از یک خط طولانی از فن آوری های تولید مثل است که ممکن است در آینده توسعه یابد
6. Unless farm fertilisation increases, atmospheric deposition of nitrogen, especially as nitrate, may well overtake deposition from land runoff.
[ترجمه ترگمان]مگر این که fertilisation farm افزایش یابد، رسوب اتمسفری نیتروژن، به خصوص نیترات، ممکن است به خوبی از رواناب خشکی پیشی بگیرد
[ترجمه گوگل]اگر مزرعه مزرعه افزایش یابد، رسوبات جوی نیتروژن، به ویژه به عنوان نیترات، ممکن است به خوبی از رسوب از روان زمین خشک شود
[ترجمه گوگل]اگر مزرعه مزرعه افزایش یابد، رسوبات جوی نیتروژن، به ویژه به عنوان نیترات، ممکن است به خوبی از رسوب از روان زمین خشک شود
7. Bovine in vitro fertilisation was developed in the 1990S, and is still not very reliable.
[ترجمه ترگمان]Bovine در آزمایشگاه fertilisation در دهه ۱۹۹۰ توسعه یافت و هنوز هم چندان قابل اعتماد نیست
[ترجمه گوگل]کود گاو در لقاح آزمایشگاهی در دهه 1990 توسعه یافت و هنوز بسیار قابل اعتماد نیست
[ترجمه گوگل]کود گاو در لقاح آزمایشگاهی در دهه 1990 توسعه یافت و هنوز بسیار قابل اعتماد نیست
8. I think in vitro fertilisation is wonderful for childless couples, but I could never consider that option for us.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که fertilisation های in vitro برای زوج های بدون فرزند عالی است، اما من هرگز نمی توانم آن گزینه را برای ما در نظر بگیرم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم fertilization in vitro برای زوج های بدون فرزند فوق العاده است، اما من هرگز نمی توانم این گزینه را برای ما در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم fertilization in vitro برای زوج های بدون فرزند فوق العاده است، اما من هرگز نمی توانم این گزینه را برای ما در نظر بگیریم
9. He was omnipotent and instrumental in the fertilisation of the earth, having divinely bestowed the first rain.
[ترجمه ترگمان]او قادر مطلق و در اعماق زمین بود و در آن باران نخستین باران را ملکوتی یافته بود
[ترجمه گوگل]او در لقاح زمین، همه جا توانا و سازنده بود و اولین بار باران را به وجد آورد
[ترجمه گوگل]او در لقاح زمین، همه جا توانا و سازنده بود و اولین بار باران را به وجد آورد
10. Such fertilisation within the body is unusual among water-living animals.
[ترجمه ترگمان]این fertilisation در بدن در میان حیوانات زنده غیر معمول است
[ترجمه گوگل]چنین لقاح داخل بدن غیر طبیعی است در میان حیوانات زنده آب
[ترجمه گوگل]چنین لقاح داخل بدن غیر طبیعی است در میان حیوانات زنده آب
11. Parental consent to in vitro fertilisation does not deprive the child of his legal right of action.
[ترجمه ترگمان]رضایت والدین از in در شرایط آزمایشگاهی کودک را از حقوق قانونی خود محروم نمی کند
[ترجمه گوگل]رضایت والدین در زمینه لقاح آزمایشگاهی کودک حق آزادی قانونی او را محروم نمیکند
[ترجمه گوگل]رضایت والدین در زمینه لقاح آزمایشگاهی کودک حق آزادی قانونی او را محروم نمیکند
12. But the latest fad is promoting in vitro fertilisation ( IVF ).
[ترجمه ترگمان]اما مد روز استفاده از لقاح مصنوعی در آزمایشگاه لقاح مصنوعی (لقاح مصنوعی)است
[ترجمه گوگل]اما آخرین فحش، ترویج لقاح آزمایشگاهی (IVF) است
[ترجمه گوگل]اما آخرین فحش، ترویج لقاح آزمایشگاهی (IVF) است
13. Scientists have identified why excessive fertilisation of soils is resulting in a loss of plant diversity.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان کشف کرده اند که چرا بارور شدن بیش از حد خاک منجر به از دست رفتن تنوع گیاهان می شود
[ترجمه گوگل]دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که چرا لقاح بیش از حد خاک باعث از بین رفتن تنوع گیاه می شود
[ترجمه گوگل]دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که چرا لقاح بیش از حد خاک باعث از بین رفتن تنوع گیاه می شود
14. Embryos developed by in vitro fertilisation Methods : Would be routinely scanned for genetic illnesses.
[ترجمه ترگمان]روش های fertilisation در شرایط باروری آزمایشگاهی: به طور معمول برای بیماری های ژنتیکی اسکن می شوند
[ترجمه گوگل]Embryos، توسط لقاح آزمایشگاهی تولید شده است روش ها: برای بیماری های ژنتیکی به طور مرتب بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]Embryos، توسط لقاح آزمایشگاهی تولید شده است روش ها: برای بیماری های ژنتیکی به طور مرتب بررسی می شوند
پیشنهاد کاربران
بزرگ کردن بچه بیرون از بدن انسان
لقاح
کلمات دیگر: