کلمه جو
صفحه اصلی

hideout


مخفیگاه (به ویژه مخفیگاه تبهکاران)، آبشتنگاه، پنهانگاه، اختفا

انگلیسی به فارسی

(در گفتگو) اختفا، پنهانگاه


مخفی کردن، مخفی گاه، پنهانگاه، اختفا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a place suitable for hiding, esp. from the police.

• secret place, hiding-place, hideaway, refuge, shelter
a hideout is a place where someone goes secretly because they do not want anyone to find them, for example because they are running away from the police.

مترادف و متضاد

hiding place


Synonyms: cover, den, hideaway, refuge, safe house, safe place, sanctuary, shelter


جملات نمونه

1. The police tracked the criminal to his hideout.
[ترجمه امین] پلیس رد مجرم را تا مخفیگاهش دنبال کرد.
[ترجمه ترگمان]پلیس اون مجرم رو پیدا کرد تا مخفیگاهش رو پیدا کنه
[ترجمه گوگل]پلیس جنایتکار را به مخفیگاه خود منتقل کرد

2. Police battered down the door of the thieves' hideout.
[ترجمه ترگمان]پلیس در رو از مخفیگاه دزدها داغون کرده
[ترجمه گوگل]پلیس دره مخفیگاه دزدان را خرد کرد

3. The police came upon the hideout purely by chance.
[ترجمه ترگمان]پلیس فقط تصادفا به مخفیگاه آمد
[ترجمه گوگل]پلیس به تنهایی با شلوغی مخفی شد

4. A crafty person has more than one hideout.
[ترجمه ترگمان]یه شخص زیرک بیشتر از یک مخفیگاه داره
[ترجمه گوگل]یک فریبنده دارای بیش از یک مخفی است

5. The guerrillas had a hideout in the mountains.
[ترجمه ترگمان]The یک مخفیگاه در کوهستان داشت
[ترجمه گوگل]چریکها در کوه ها مخفی شده بودند

6. The hideout is clearly visible from the air.
[ترجمه ترگمان]این مخفیگاه به وضوح از هوا قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]مخفیانه به وضوح از هوا قابل مشاهده است

7. Police raided the gang's hideout on Thursday, arresting six people.
[ترجمه ترگمان]پلیس روز پنجشنبه به مخفیگاه این باند یورش برد و شش نفر را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]پلیس روز پنجشنبه مخفیگاه باند را دستگیر کرد و شش نفر را دستگیر کرد

8. It is believed that the guerrillas have a hideout in the southern mountains.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که چریک ها یک مخفیگاه در کوه های جنوبی دارند
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که چریکها در کوه های جنوبی در کنار یکدیگر قرار دارند

9. The navigators would disappear into their hideout and work out their courses and prepare their charts.
[ترجمه ترگمان]دریانوردان در مخفیگاه خود ناپدید می شدند و کارشان را انجام می دادند و نقشه های خود را آماده می کردند
[ترجمه گوگل]ناوبری را به مخفیگاه آنها ناپدید می شوند و کار کردن دوره های خود و آماده شدن نمودار است

10. He flits from hideout to hideout.
[ترجمه ترگمان]اون از مخفیگاه به مخفیگاه اومده
[ترجمه گوگل]او از پنهان کردن تا پنهان شدن

11. They trailed the thieves to their hideout.
[ترجمه ترگمان]اونا دزدها رو به مخفیگاه خودشون بردن
[ترجمه گوگل]آنها دزدان را به مخفیگاه خود منتقل کردند

12. This cave served as a hideout for a bearded seal seeking shelter from the harsh Arctic climate.
[ترجمه ترگمان]این غار مخفیگاهی برای یک خوک ریش دار بود که به دنبال سرپناهی از آب و هوای سرد قطب شمال بود
[ترجمه گوگل]این غار به عنوان یک مخفیگاه برای یک مهر و موم ریشدار به دنبال پناهگاه از آب و هوای سختی قطب شمال خدمت کرده است

13. Itachi: Let's finish our conclusion in this hideout.
[ترجمه ترگمان]بیا پایان کارمون رو تو این مخفیگاه تموم کنیم
[ترجمه گوگل]ایتاچی: بیایید نتیجه گیری ما را در این مخفیگاه به پایان برسانیم

14. But Sollozzo hideout, as were all top members of the Tattaglia Family.
[ترجمه ترگمان]اما این مخفیگاه Sollozzo بود که همه اعضای ارشد خانواده Tattaglia بودند
[ترجمه گوگل]اما مخفیگاه Sollozzo، همانطور که همه اعضای برتر خانواده Tattaglia بود

پیشنهاد کاربران

پنهان شدن

در معنای فعل: پنهان شدن
به عنوان اسم که معمولا چسبیده نوشته می شود: پناهگاه

A hideout would be a place for criminals to hide. A hideaway is a place where people go to take a break from the stress of their lives



کلمات دیگر: