1. an avuncular doctor
طبیب مهربان و دایی مانند
2. He adopts an avuncular tone of voice when giving advice to junior colleagues.
[ترجمه ترگمان]او هنگام ارائه مشاوره با همکاران جوان، لحن شخصی و روشن فردی را می پذیرد
[ترجمه گوگل]او در هنگام مشاوره با همکاران جوان خود، یک لحظه صدایی از او را می پذیرد
3. His avuncular image belies his steely determination.
[ترجمه ترگمان]چهره پر زرق و برق او، عزم محکم او را جلوه داد
[ترجمه گوگل]تصویر عجیب و غریب او، اعتماد به نفس خود را تعیین می کند
4. Just keep an avuncular, supervisory eye on them.
[ترجمه ترگمان] فقط مراقب اونا باش
[ترجمه گوگل]فقط یک نظارت بر نظارت بر آنها داشته باشید
5. Sam gave her an avuncular squeeze.
[ترجمه ترگمان]سام فشاری بزرگ به او داد
[ترجمه گوگل]سام به او فشار عصبی داد
6. Under other circumstances she might have found it avuncular but now it was oppressive.
[ترجمه ترگمان]در شرایطی دیگر می توانست آن را پیدا کند، اما حالا ناراحت کننده بود
[ترجمه گوگل]در شرایط دیگر او ممکن است آن را avuncular پیدا کرده است، اما در حال حاضر آن را سرکوبگر بود
7. Sir Lewis' avuncular features mask a hard-nosed businessman unafraid of putting financial exigency before personal sentiment.
[ترجمه ترگمان]قیافه سر لو یس با یک تاجر بینی سرسخت، که از قرار دادن امور مالی قبل از احساسات شخصی، unafraid است، ماسک می دهد
[ترجمه گوگل]ویژگی های برجسته ی Sir Luwis یک کارآفرین سخت و سنگین را که از احساس اضطراب مضاعف قبل از احساسات شخصی بی خبر می شود، پنهان می کند
8. The avuncular Custodian of the Holy Places, as Saudi monarchs title themselves, had a reputation for probity, tolerance and humility that augured change for the better.
[ترجمه ترگمان]The Custodian از مکان های مقدس، همان طور که پادشاهان عربستان سعودی خودشان عنوان را عنوان می کردند، شهرتی به خاطر probity، تحمل و فروتنی داشتند که باعث تغییر آن ها می شد
[ترجمه گوگل]نگهبان محله ای از مقدسات مقدس، به عنوان پادشاهان پادشاهی عربستان، خود را برای رضایت، تحمل و فروتنی شهرت داشتند که تغییر را برای بهتر شدن به ارمغان آورد
9. But China’s relatively avuncular premier Wen Jiabao has snorkelled this reef before.
[ترجمه ترگمان]اما نخست وزیر چین، ون جیابائو نخست وزیر چین قبلا این صخره را ندیده است
[ترجمه گوگل]اما ون جیابائو، وزیر مقابله با چین بسیار مقتدرانه، پیش از این دریای خزر را به عقب رانده است
10. On Thursday night, the avuncular Jackson couldn't inspire his team to do the same.
[ترجمه ترگمان]در شب پنجشنبه، پسر عمو جکسون نتوانست به تیم خود الهام دهد که این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]در روز پنج شنبه، جکسون مجتمع توانست تیم خود را برای انجام همین کار الهام بخش کند
11. He is an avuncular man in his fifties with a hairless pate and a perfect trapezoidal moustache that fans out to the corners of his mouth.
[ترجمه ترگمان]او مردی avuncular است با صورتی بی مو و کله طاس و سبیل چخماقی که fans را به گوشه دهانش چسبانده بودند
[ترجمه گوگل]او در پنجاه سالگی خود یک انسان عجیب و غریب با یک پاستای بی مو و یک سبیل استراحتی کامل است که هواداران را به گوشه های دهانش می کشد
12. The linear relationship between paternity index and avuncular index is exhibited.
[ترجمه ترگمان]رابطه خطی بین شاخص paternity و شاخص avuncular به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]رابطه خطی بین شاخص پدر و عادت ماهیانه نمایش داده می شود
13. Sounding a bit like an avuncular television host, the visibly relaxed president asked some two dozen children, age six to at the Boys and Girls Club what they wanted for Christmas.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به نظر می رسید که کمی شبیه میزبان تلویزیون به نظر می رسد، از حدود دو جین بچه که شش سال سن داشتند و در باشگاه پسران و دخترها چیزی که برای کریسمس می خواستند را پرسید
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور آشکارا آرام از صدای تلویزیون کمی شبیه به یک تلویزیون ماهوارهای خواسته بود که دوازده کودک، سن شش ساله را در باشگاه پسران و دختران خواسته که برای کریسمس بخواهند
14. Though he looks like an avuncular conductor of a giant toy train set, he labors daily trying to give away one of the world’s biggest fortunes, that made by his son at Microsoft.
[ترجمه ترگمان]اگرچه او شبیه به رهبر شدن یک قطار بزرگ اسباب بازی به نظر می رسد، هر روز تلاش می کند یکی از بزرگ ترین ثروت های دنیا را که پسرش در مایکروسافت به دست آورده است را کنار بگذارد
[ترجمه گوگل]اگر چه او به عنوان یک سرباز avuncular از مجموعه قطار اسباب بازی غول پیکر ظاهر می شود، او روزانه تلاش می کند تا یکی از بزرگترین ثروت های جهان را که توسط پسرش در مایکروسافت ساخته شده است، برکنار کند