کلمه جو
صفحه اصلی

throw overboard


دور انداختن

انگلیسی به فارسی

پرتاب بیرون


جملات نمونه

1. All ideas of reform were thrown overboard when the new government came to power.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دولت جدید به قدرت رسید، همه ایده های اصلاح به دریا پرتاب شدند
[ترجمه گوگل]تمام ایده های اصلاحات در زمانی که دولت جدید به قدرت رسید، از بین رفته بود

2. Traditional values and old-fashioned rules of journalism have been thrown overboard in the competitive race for audiences and commercial success.
[ترجمه ترگمان]ارزش های سنتی و قوانین قدیمی روزنامه نگاری در رقابت رقابتی برای مخاطبان و موفقیت تجاری به دریا پرتاب شده است
[ترجمه گوگل]ارزش های سنتی و قوانین قدیمی روزنامه نگاری در مسابقه رقابتی برای مخاطبان و موفقیت های تجاری از بین رفته است

3. Jonah volunteers to be thrown overboard as a sacrifice to the deep in order for them to survive.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یونس به عنوان قربانی به دریا پرتاب شوند تا جان سالم به در ببرند
[ترجمه گوگل]یونس داوطلب می شود که بیش از بقیه به عنوان قربانی به عمق برای آنها بماند

4. Then we had thrown overboard everything that was biodegradable and kept the rest in a special rubbish barrel.
[ترجمه ترگمان]آن وقت همه چیز را از آب در آوردیم و بقیه را در یک بشکه دیگر نگه داشتیم
[ترجمه گوگل]سپس ما همه چیزهایی را که زیست تخریب پذیر داشتند بیرون ریختیم و بقیه را در یک بشکه ویژه زباله نگه داشتیم

5. The vinyl coating on the flight-deck Hueys was peeled off and thrown overboard.
[ترجمه ترگمان]پوشش vinyl روی عرشه کشتی peeled کنده شد و به دریا پرتاب شد
[ترجمه گوگل]پوشش وینیل در عرشه پرواز عرشه پوست بریده و بر روی آن بیرون ریخت

6. The remains of the Con federate machinist who was torn to pieces were shoveled into buckets and thrown overboard.
[ترجمه ترگمان]بقایای متحد عضو حزب محافظه کار در حوزه انتخاباتی machinist که تکه تکه شده بود در سطل زباله می ریخت و به دریا پرتاب می شد
[ترجمه گوگل]باقی مانده ماشین ساز فدراسیون که به قطعه ها پاره شد، به سطل ها فرو ریخت و به بیرون ریخت

7. In Nicodemia people were bundled into barges, taken out to sea and thrown overboard.
[ترجمه ترگمان]در Nicodemia مردم از کشتی پیاده شده و به دریا افکنده شده و از روی عرشه به دریا پرتاب می شدند
[ترجمه گوگل]در نیکودیمیا، مردم به بارگیرها منتقل شدند، به دریا منتقل شدند و بیرون ریختند

8. First, he said, the treaty on conventional forces would likely be thrown overboard.
[ترجمه ترگمان]او گفت که ابتدا این معاهده در مورد نیروهای قراردادی به احتمال زیاد از روی آب پرتاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]اولا، او گفت، معاهده در مورد نیروهای متعارف احتمالا به بیرون پرتاب خواهد شد

9. We'll see how much people want to throw overboard.
[ترجمه ترگمان]خواهیم دید که چقدر مردم می خواهند از کشتی به دریا پرتاب کنند
[ترجمه گوگل]ما خواهیم دید که چقدر مردم می خواهند بیش از حد پرتاب کنند

10. Each throw overboard inflatable life raft (each 18P) to be fitted on port and starboard side of poop deck. The life rafts shall be on the special racks, together with hydraulic relief device.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از قایق های نجات کشتی بادی (هر ۱۸ P)را برای نصب بر روی عرشه و سمت راست عرشه کشتی پیاده می کنند قایق های نجات به همراه دستگاه امدادرسانی هیدرولیک بر روی طبقات ویژه ای قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]هر پرتاب بیش از حد کشتی قابل انفجار (هر 18 پیکسل) در بندر و سمت راست پارک گردان قرار می گیرد انبارهای زندگی باید بر روی قفسه های ویژه همراه با دستگاه تسکینی هیدرولیکی باشد

11. This area of business is so important that the nuclear nations should throw overboard all thought of evenhandedness.
[ترجمه ترگمان]این حوزه کسب وکار به قدری مهم است که کشورهای هسته ای باید همه فکر of را از روی دریا پرتاب کنند
[ترجمه گوگل]این حوزه کسب و کار بسیار مهم است که ملت های هسته ای باید همه فکر هایی را در مورد مسائل بین المللی انجام دهند

پیشنهاد کاربران

دور انداختن _از بین بردن _



کلمات دیگر: