کلمه جو
صفحه اصلی

at the cost of

انگلیسی به انگلیسی

• at the sacrifice of -, to the detriment of -

جملات نمونه

1. He rescued the boy from drowning at the cost of his own life.
[ترجمه ترگمان]او پسر را از غرق شدن در هزینه زندگی خودش نجات داد
[ترجمه گوگل]او پسر را صرف غرق شدن در هزینه زندگی خود کرد

2. Victory in the war was achieved at the cost of great human suffering.
[ترجمه tara] پیروزی در جنگ به قیمت رنج های بزرگ بشری بدست آمد.
[ترجمه ترگمان]پیروزی در جنگ با هزینه رنج های بزرگ بشری به دست آمد
[ترجمه گوگل]پیروزی در جنگ به هزینه رنج بزرگ انسان رسید

3. She saved him from drowning, but only at the cost of her own life.
[ترجمه ترگمان]او را از غرق شدن نجات داد، اما فقط به بهای زندگی خودش
[ترجمه گوگل]او او را از غرق شدن نجات داد، اما تنها در هزینه زندگی اش بود

4. She saved him from the fire but at the cost of her own life .
[ترجمه ترگمان]او را از آتش سوزی نجات داد، اما به بهای زندگی خودش
[ترجمه گوگل]او او را از آتش نجات داد اما در هزینه زندگی اش بود

5. He saved his daughter at the cost of his life.
[ترجمه پری سا] او خترش را به بهای از دست دادن جان خودنجات داد
[ترجمه ترگمان]او دخترش را به بهای جانش نجات داد
[ترجمه گوگل]او دخترش را به هزینه زندگی اش نجات داد

6. His parents balked at the cost of the guitar he wanted.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش از هزینه گیتاری که می خواست مخالفت کردند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرش به قیمت گیتاری که او می خواست، به آن پرداخت

7. They have worked out at the cost of this program.
[ترجمه ترگمان]آن ها در هزینه این برنامه کار کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها در هزینه این برنامه کار کرده اند

8. They flung up their hands in horror at the cost of the trip.
[ترجمه ترگمان]هر دو دست خود را به بهای سفر بلند کردند
[ترجمه گوگل]آنها در هزینه سفر به وحشت افتادند

9. The poor fox escaped from the trap at the cost of a leg.
[ترجمه ترگمان]روباه بی نوا به قیمت یک پا از دام فرار کرد
[ترجمه گوگل]روباه فقیر از هزینه ی یک پا فرار کرد

10. They were dismayed at the cost of the repairs.
[ترجمه ترگمان]آن ها از هزینه تعمیرات ناراحت بودند
[ترجمه گوگل]آنها با هزینه تعمیرات ناامید شدند

11. And that support had been bought at the cost of considerably increasing the budget.
[ترجمه ترگمان]و این حمایت با هزینه افزایش قابل توجه بودجه خریده شده بود
[ترجمه گوگل]و این حمایت با هزینه قابل توجهی برای افزایش بودجه خریداری شده است

12. This Remirro did, though at the cost of great popular resentment.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این Remirro با وجود خشم عمومی زیاد، این کار را کرد
[ترجمه گوگل]این Remirro انجام داد، گرچه در هزینه ناراحتی عظیم مردمی

13. In this way, theoretical simplicity is obtained at the cost of denying the very experiential basis of the theory.
[ترجمه ترگمان]به این روش، سادگی نظری با هزینه انکار مبنای تجربی این نظریه بدست می آید
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، سادگی نظری با هزینه انکار پایه بسیار تجربی تئوری به دست می آید

14. Again the politicians balked at the cost of buying the land, and the local press echoed their opinion.
[ترجمه ترگمان]دوباره سیاستمداران از هزینه خرید زمین خودداری کردند و مطبوعات محلی نیز نظرات خود را تکرار کردند
[ترجمه گوگل]مجددا سیاستمداران به هزینه خرید زمین پرداختند و مطبوعات محلی نظراتشان را مطرح کردند

پیشنهاد کاربران

به قیمت

در ازای

به جای. در ازای. به قیمت


کلمات دیگر: