شفاف
transparently
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in a transparent manner, in a manner which allows light to pass through
جملات نمونه
1. To force this agreement on the nation is transparently wrong.
[ترجمه Neda] تحمیل این عقیده به مردم به وضوح اشتباه است
[ترجمه ترگمان]فشار دادن به این توافق بر سر ملت، به طور شفاف اشتباه است[ترجمه گوگل]این توافق در مورد ملت به طور شفاف و صحیح انجام شده است
2. The system was clearly not functioning smoothly or transparently.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که سیستم به وضوح یا شفاف عمل نمی کند
[ترجمه گوگل]سیستم به وضوح به طور صاف یا شفاف عمل نمی کند
[ترجمه گوگل]سیستم به وضوح به طور صاف یا شفاف عمل نمی کند
3. She drank from a cup so transparently delicate that its contents could be seen right through the patterned china.
[ترجمه ترگمان]او از یک فنجان آب نوشید و آن قدر نازک بود که محتویات آن از میان ظرف های چینی دیده می شد
[ترجمه گوگل]او از یک فنجان، به طوری شفافیت ظریف ظریف بود که محتوای آن را می توان از طریق چین الگو برداری کرد
[ترجمه گوگل]او از یک فنجان، به طوری شفافیت ظریف ظریف بود که محتوای آن را می توان از طریق چین الگو برداری کرد
4. Personal computer clients can directly and transparently access the Unix file system and printing resources.
[ترجمه ترگمان]مشتریان کامپیوترهای شخصی می توانند به طور مستقیم و شفاف به سیستم فایل یونیکس و منابع چاپ دسترسی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]مشتریان رایانه شخصی می توانند به طور مستقیم و شفاف به سیستم فایل یونیکس و چاپ منابع دسترسی داشته باشند
[ترجمه گوگل]مشتریان رایانه شخصی می توانند به طور مستقیم و شفاف به سیستم فایل یونیکس و چاپ منابع دسترسی داشته باشند
5. This results in compressed files that run transparently, albeit with a marginal time overhead for code expansion.
[ترجمه ترگمان]این منجر به فایل های فشرده می شود که به طور شفاف اجرا می شوند، البته با زمان حاشیه ای برای گسترش کد
[ترجمه گوگل]این نتیجه در فایل های فشرده است که شفاف اجرا می شود، با این وجود با هزینه اضافی اضافی برای گسترش کد
[ترجمه گوگل]این نتیجه در فایل های فشرده است که شفاف اجرا می شود، با این وجود با هزینه اضافی اضافی برای گسترش کد
6. Dynamic binary translator enables transparently running applications of source architecture on the top of target architecture without re-compilation.
[ترجمه ترگمان]مترجم دودویی پویا، کاربرد شفاف برنامه های معماری منبع را در بالای معماری هدف بدون گردآوری مجدد امکان پذیر می سازد
[ترجمه گوگل]مبدل باینری پویا، برنامه های کاربردی معماری منبع را در بالای معماری هدف بدون تکرار مجدد اجرا می کند
[ترجمه گوگل]مبدل باینری پویا، برنامه های کاربردی معماری منبع را در بالای معماری هدف بدون تکرار مجدد اجرا می کند
7. Hypericum having yellow flowers and transparently dotted leaves; traditionally gathered on St John's eve to ward off evil.
[ترجمه ترگمان]hypericum با داشتن گل های زرد و برگ های dotted، به طور سنتی در شب پیش از میلاد در سنت جان دور هم جمع شدند تا شر را دفع کنند
[ترجمه گوگل]Hypericum دارای گل های زرد و برگهای شفاف و خال خال دار است به طور سنتی در آستانه ی سنت یان جمع آوری شده است تا از شر شرارت خلاص شود
[ترجمه گوگل]Hypericum دارای گل های زرد و برگهای شفاف و خال خال دار است به طور سنتی در آستانه ی سنت یان جمع آوری شده است تا از شر شرارت خلاص شود
8. Yan Yiming says, announce public general affairs publicly transparently, be political civilization is indispensible.
[ترجمه ترگمان]یان Yiming می گوید که امور عمومی عمومی را به طور عمومی شفاف اعلام می کند، یک تمدن سیاسی است
[ترجمه گوگل]یان ییمینگ می گوید، امور عمومی عمومی را به طور عمومی شفاف اعلام می کند، تمدن سیاسی ضروری است
[ترجمه گوگل]یان ییمینگ می گوید، امور عمومی عمومی را به طور عمومی شفاف اعلام می کند، تمدن سیاسی ضروری است
9. You can transparently start or quiesce members to the application in such a way that the application is unaware a change has occurred.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید به طور شفاف شروع کنید یا اعضای quiesce را به برنامه به گونه ای روشن کنید که برنامه از تغییر آگاه باشد
[ترجمه گوگل]شما می توانید به طور شفاف اعضا را به برنامه اعمال کنید تا برنامه به گونه ای باشد که تغییری رخ داده باشد
[ترجمه گوگل]شما می توانید به طور شفاف اعضا را به برنامه اعمال کنید تا برنامه به گونه ای باشد که تغییری رخ داده باشد
10. You can work transparently or opaquely .
[ترجمه ترگمان]شما می توانید شفاف و یا opaquely کار کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید شفاف و یا مختصر کار کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید شفاف و یا مختصر کار کنید
11. The new feature enables data to be routed transparently to attached printers.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی جدید، داده ها را قادر می سازد که بطور شفاف به چاپگرهای متصل routed
[ترجمه گوگل]ویژگی جدید این امکان را فراهم می کند که داده ها به طور شفاف به چاپگرهای متصل منتقل شوند
[ترجمه گوگل]ویژگی جدید این امکان را فراهم می کند که داده ها به طور شفاف به چاپگرهای متصل منتقل شوند
12. The widgetry is supposed to deploy transparently and non-disruptively into unsharded, sharded and replicated MySQL environments.
[ترجمه ترگمان]widgetry قرار است به طور شفاف و غیر disruptively به unsharded، sharded و replicated محیط های MySQL مستقر شود
[ترجمه گوگل]ویجت باید به صورت شفاف و غیرمتعارف در محیط های MySQL متمرکز نشده، انحصاری و تکراری قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ویجت باید به صورت شفاف و غیرمتعارف در محیط های MySQL متمرکز نشده، انحصاری و تکراری قرار گیرد
13. The book is remarkably accurate and transparently fair-minded.
[ترجمه ترگمان]کتاب بسیار دقیق و شفاف است
[ترجمه گوگل]کتاب فوق العاده دقیق و شفافیت منصفانه است
[ترجمه گوگل]کتاب فوق العاده دقیق و شفافیت منصفانه است
14. The red brilliance of the claret shines transparently in our glasses.
[ترجمه ترگمان]درخشش سرخ شراب ارغوانی در شیشه های ما به روشنی می درخشد
[ترجمه گوگل]درخشندگی قرمز درخت قرمز در عینک ما شفاف می شود
[ترجمه گوگل]درخشندگی قرمز درخت قرمز در عینک ما شفاف می شود
15. All design transparently, convenient for the file identification inside the bag.
[ترجمه ترگمان]تمام طراحی به صورت شفاف، مناسب برای شناسایی فایل در داخل کیف است
[ترجمه گوگل]همه طراحی شفاف، مناسب برای شناسایی فایل در داخل کیسه
[ترجمه گوگل]همه طراحی شفاف، مناسب برای شناسایی فایل در داخل کیسه
پیشنهاد کاربران
به وضوح. مطمعنا
( در علوم رایانه ) بدون اطلاع کاربر، بی واسطه
‘the job of streaming data to the receiver is handled transparently by a server program’
‘the job of streaming data to the receiver is handled transparently by a server program’
کلمات دیگر: