کلمه جو
صفحه اصلی

skit


نمایش کوتاه (و معمولا شاد)، شادمایش کوتاه، هجو ادبی، مسخره

انگلیسی به فارسی

هجو ادبی،مسخره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short, usu. humorous theatrical sketch.
مشابه: sketch

(2) تعریف: a short humorous or satirical literary piece.

• short play, theatrical sketch (usually humorous); short humorous literary piece
a skit is a short performance in which actors make fun of people, events, or types of literature by imitating them.

مترادف و متضاد

sketch


Synonyms: act, parody, performance, play, satire, spoof, takeoff


جملات نمونه

1. The comic skit sent up the foolishness of young men in love.
[ترجمه ترگمان]آن قطعه فکاهی اشعار فکاهی مردان جوان را به عشق فرا خواند
[ترجمه گوگل]اسکیت کمیک از احمقانه بودن مردان جوان عاشق شده است

2. I thought the skit on politicians was really funny.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم اون skit سیاسی واقعا خنده دار بود
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که اسکیت روی سیاستمداران واقعا خنده دار بود

3. In the first skit, a second-rate star is organizing a Wild West charity benefit.
[ترجمه ترگمان]در اولین قطعه فکاهی، یک ستاره درجه دو به نفع خیریه غرب وحشی سازماندهی می شود
[ترجمه گوگل]در اولین اسکیت، یک ستاره درجه دوم سازماندهی مزایای خیریه وحشی غرب را سازماندهی می کند

4. W : The granny in this skit is one example. How hard she tries to learn English!
[ترجمه ترگمان]W: مادربزرگم در این قطعه فکاهی یک نمونه است چه قدر تلاش می کند زبان انگلیسی را بیاموزد!
[ترجمه گوگل]W مادر بزرگ در این اسکیت یک مثال است چقدر سخت تلاش می کند زبان انگلیسی یاد بگیرد!

5. The second skit will bring you into the world of animals, taking place in a farm.
[ترجمه ترگمان]دومین قطعه هجو شما را به دنیای حیوانات تبدیل می کند که در یک مزرعه در حال رخ دادن است
[ترجمه گوگل]اسکیت دوم شما را به جهان حیوانات می آورد، که در مزرعه اتفاق می افتد

6. In the skit Molly's friends Bill, Mary, and Tim played the parts of teenagers who smoked.
[ترجمه ترگمان]در آن قطعه فکاهی، دوستان مالی، بیل، مری و تیم بخش هایی از نوجوانانی که سیگار می کشیدند را بازی کردند
[ترجمه گوگل]در اسکیت مولی دوستان بیل، مری، و تیم بخش هایی از نوجوانانی را که سیگار میکشید بازی کردند

7. They performed a skit to amuse the crowd.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط یک قطعه فکاهی برای سرگرم کردن جمعیت انجام می دادند
[ترجمه گوگل]آنها یک اسکیت بازی کردند تا جمعیت را سرگرم کنند

8. The grandpa in this skit is one example. How hard he tries to learn English!
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ در این قطعه فکاهی یک نمونه است چه قدر تلاش می کند زبان انگلیسی بیاموزد!
[ترجمه گوگل]پدربزرگ در این اسکیت یک مثال است چقدر سخت تلاش می کند زبان انگلیسی یاد بگیرد!

9. Every skit in our class show was loudly applauded, from the opening scene to the finale.
[ترجمه ترگمان]هر قطعه فکاهی از نمایش های کلاس ما با صدای بلند کف زدند و از صحنه باز به قسمت آخر دست زدند
[ترجمه گوگل]هر اسکیت در نمایشگاه کلاس ما، با صدای بلند، از صحنه باز به پایان رسید

10. Using new words to skit is a great way to study English.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کلمات جدید به هجو ادبی راه خوبی برای مطالعه انگلیسی است
[ترجمه گوگل]با استفاده از کلمات جدید به اسکیت یک روش عالی برای مطالعه انگلیسی است

11. Group Skit: the legal disputes on the journey to the West, by Polytechnic University.
[ترجمه ترگمان]گروه skit: اختلاف حقوقی در سفر به غرب توسط دانشگاه پلی تکنیک
[ترجمه گوگل]گروه Skit از اختلافات حقوقی در سفر به غرب، توسط دانشگاه Polytechnic

12. a skit on daytime TV programmes.
[ترجمه ترگمان]یک قطعه هجو در برنامه های تلویزیون روز
[ترجمه گوگل]یک برنامه اسکیت در برنامه های تلویزیونی روزانه

13. The er ren zhuan, or two - skit, has gained in popularly among the Chinese recently.
[ترجمه ترگمان]این دو قطعه فکاهی یا دو قطعه فکاهی به تازگی در میان مردم چین به دست آورده است
[ترجمه گوگل]ارن ژوان، یا دو اسکیت، اخیرا در میان مردم چین به دست آمده است

14. There's a classic comedy skit from Eddie Izzard about England getting taken by surprise by the Germans in World War II.
[ترجمه ترگمان]یک هجو ادبی کلاسیک از ادی Izzard درباره انگلستان وجود دارد که توسط آلمان ها در جنگ جهانی دوم غافلگیر شده است
[ترجمه گوگل]اسکیت کمدی کلاسیک از ادی ایزادور در مورد انگلستان که توسط آلمانی ها در جنگ جهانی دوم غافلگیر شده است وجود دارد

پیشنهاد کاربران

نمایش کوتاه

مسخره بازی


کلمات دیگر: