کلمه جو
صفحه اصلی

rugby


معنی : رگبی، گیاهان گل سرخ
معانی دیگر : شهر راگبی (در مرکز انگلستان)، مدرسه ی پسرانه ی راگبی (تاسیس: 1567 میلادی - در شهر راگبی)، رگبی یکنوع توپ بازی

انگلیسی به فارسی

رگبی (یکنوع توپ بازی)


راگبی، رگبی، گیاهان گل سرخ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a team sport similar to football in which an oval-shaped ball is passed, kicked, and carried, and the play is continuous throughout the two forty-minute halves.

• (sports) type of ball game, variety of football in which players must advance to the goal without passing the ball forward (kicking and backwards or lateral passes are permitted)
rugby is an outdoor game played between two teams who attempt to score by getting an oval ball behind their opponents' goal line.

مترادف و متضاد

رگبی (اسم)
rugby

گیاهان گل سرخ (اسم)
rugby, rugger

جملات نمونه

1. He rugby tackled her and stole her bag.
[ترجمه ترگمان]او به او حمله کرد و کیفش را دزدید
[ترجمه گوگل]او راگبی با او مبارزه کرد و کیسه او را سرقت کرد

2. This game is closely akin to rugby.
[ترجمه ترگمان]این بازی تقریبا شبیه راگبی است
[ترجمه گوگل]این بازی نزدیک به راگبی است

3. Rugby isn't played with a round ball.
[ترجمه ترگمان]Rugby با یک توپ گرد بازی نمی کنند
[ترجمه گوگل]راگبی با توپ دور بازی نمی کند

4. He had been the golden boy of Welsh rugby.
[ترجمه ترگمان]او پسر طلایی راگبی اهل ولز بود
[ترجمه گوگل]او پسر طلایی راگبی ولزی بوده است

5. Kids from six years old play mini rugby at the club.
[ترجمه ترگمان]بچه های شش ساله در باشگاه راگبی بازی می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان از شش سالگی بازی راگبی کوچک در باشگاه انجام می دهند

6. The ANC are attacking rugby because it is the soft underbelly of South African sport.
[ترجمه ترگمان]کنگره ملی آفریقا به راگبی حمله می کند، زیرا این کشور به دنبال منافع نرم ورزش آفریقای جنوبی است
[ترجمه گوگل]ANC به راگبی حمله می کند، زیرا این کمربند نرم آفریقای جنوبی است

7. They have played an expansive style of rugby.
[ترجمه ترگمان]آن ها سبک expansive راگبی بازی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها سبک روانشناسی راگبی را بازی کرده اند

8. Angus injured his leg playing rugby yesterday.
[ترجمه ترگمان]انگس که دیروز با راگبی بازی می کرد
[ترجمه گوگل]آنگوس روز گذشته دچار مصدومیتش در بازی راگبی شد

9. The rugby tour was a disaster both on and off the pitch.
[ترجمه ترگمان]تور راگبی هم روی زمین و هم از راه دور بود
[ترجمه گوگل]تور راگبی فاجعه ای بود که هر دو در زمین و خارج از زمین بود

10. The players can advertise baked beans, but not rugby boots.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان می توانند لوبیا پخته (نه راگبی)تبلیغ کنند
[ترجمه گوگل]بازیکنان می توانند لوبیای پخته شده را تبلیغ کنند، اما چکمه های راگبی را تبلیغ نمی کنند

11. Scottish rugby fans are licking their lips in anticipation.
[ترجمه ترگمان]هواداران راگبی اسکاتلند در حال لیسیدن لب های خود هستند
[ترجمه گوگل]طرفداران راگبی اسکاتلندی در انتظار پیش بینی لب های خود هستند

12. The running of Welsh rugby was left in chaos yesterday after a vote of no confidence in the game's overlords.
[ترجمه ترگمان]تیم راگبی اهل ولز دیروز بعد از رای عدم اعتماد به فرمانروایان بازی در هرج و مرج باقی ماند
[ترجمه گوگل]رگولار ویلز روز گذشته پس از رای گیری از اعتماد به نفس سربازان بازی در هرج و مرج باقی مانده بود

13. In Rugby League, Australia trounced France by sixty points to four.
[ترجمه ترگمان]در لیگ راگبی استرالیا، استرالیا با شصت و چهار امتیاز فرانسه را درهم شکست
[ترجمه گوگل]در لیگ راگبی، استرالیا با شصت امتیاز به 4 امتیاز به فرانسه حمله کرد

14. Rugby is a very rough sport.
[ترجمه ترگمان]راگبی یک ورزش خشن است
[ترجمه گوگل]راگبی یک ورزش بسیار خشن است

پیشنهاد کاربران

توپ بازی ( توپهای کشیده )


کلمات دیگر: