1. We're going to pull up stakes and move to Montana.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم ریسک کنیم و به مونتانا برویم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم تا سهام خود را بالا ببریم و به مونتانا برویم
2. So, he pulled up stakes and moved to Allen County to oversee a farm.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او سهام را برداشت و به بخش آلن رفت تا سرپرستی یک مزرعه را بر عهده بگیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، او سهام خود را بالا کشید و برای نظارت بر یک مزرعه به شهر آلن رفت
3. Sometimes, staying put is a greater act of courage than pulling up stakes and starting anew.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، ماندن به عنوان یک عمل بیشتر شجاعت است تا بدست آوردن ریسک و شروع دوباره
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، باقی مانده است عمل جسمانی بیشتری نسبت به کشیدن سهام و شروع دوباره
4. Our family pulled up stakes every few years when Dad was in the Army.
[ترجمه ترگمان]خانواده ما هر چند سالی که بابا توی ارتش بوده stakes رو جمع و جور کرده
[ترجمه گوگل]خانواده ما چند سالی است که پدر در ارتش بود
5. Moreover, when a business pulls up stakes or downsizes, an entire program can wither overnight.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، زمانی که یک کسب وکار سهام یا downsizes را می کشد کل یک برنامه می تواند یک شبه پژمرده شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زمانی که یک کسب و کار سهام را کاهش می دهد یا کاهش می یابد، یک برنامه کامل می تواند یک شبه خشک شود
6. If that's the problem, maybe you should pull up stakes.
[ترجمه ترگمان]اگر این مشکل است، شاید شما باید ریسک کنید
[ترجمه گوگل]اگر این مشکل است، شاید شما باید سهام را بالا ببرید
7. Let's pull up stakes and get out of here.
[ترجمه ترگمان]چوب ها رو در بیاریم و از اینجا بریم بیرون
[ترجمه گوگل]بیایید بالا بردن سهام و خارج شدن از اینجا
8. Men pull up stakes in the Russian village of Muslyumovo, literally disassembling an older home so that it can be moved from the heavily contaminated region to a new location.
[ترجمه ترگمان]مردان در روستای روسی of به سر می برند، به معنای واقعی کلمه به خانه قدیمی تر می روند تا بتوان آن را از منطقه بسیار آلوده به مکان جدیدی منتقل کرد
[ترجمه گوگل]مردان در روستای مسولیوموو روستایی ها را به طور جدی به هم متصل می کنند، به طوری که به طور جدی یک خانه مسن تر را جدا می کنند تا از منطقه شدیدا آلوده به محل جدید منتقل شود
9. And when investment banks start losing money, they pull up stakes and evacuate from the corporate lending market to cut their exposure.
[ترجمه ترگمان]و زمانی که بانک های سرمایه گذاری شروع به از دست دادن پول می کنند، آن ها سهام خود را بالا می کشند و از بازار قرض دهنده شرکت ها خارج می شوند تا نوردهی خود را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]و هنگامی که بانک های سرمایه گذاری پول بیشتری را از دست می دهند، آنها سهام خود را بالا می برند و از بازار وام های شرکتی تخلیه می کنند تا مخاطرات خود را کاهش دهند
10. Sometimes, you pull up stakes and go home.
[ترجمه ترگمان] بعضی وقتا چوب ها رو می کشی و میری خونه
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، شما می کشد تا سهام و به خانه بروید
11. To eke out a full-time living from their honeybees, about half the nation's 000 commercial beekeepers pull up stakes each spring(Sentence dictionary), migrating north to find more flowers for their bees.
[ترجمه ترگمان]برای افزودن زندگی تمام وقت از زنبوره ای عسل، تقریبا نیمی از beekeepers تجاری کشور هر بهار (حکم جمله)به سمت شمال مهاجرت می کنند تا گل های بیشتری برای زنبوره ای خود پیدا کنند
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن تمام وقت از زنبور عسل خود، حدود نیمی از 000 زنبور عسل بازرگانی کشور هر هفته بهار (دیکشنری حکم) را می کوبند، مهاجرت به شمال برای یافتن گلهای بیشتری برای زنبورها
12. To eke out a full-time living from their honeybees, about half the nation's 000 commercial beekeepers pull up stakes each spring.
[ترجمه ترگمان]برای افزودن یک زندگی تمام وقت از زنبوره ای عسل، حدود نیمی از beekeepers تجاری کشور هر بهار سهام خود را بالا می کشند
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن تمام وقت از زنبور عسل خود، حدود نیمی از 000 زنبور عسل بازرگانی در هر بهار هر روز صبر می کنند
13. The reason he wrote the word down was because he was trying to convince other Englishmen to pull up stakes in the old country and help swell the European population in the settlement.
[ترجمه ترگمان]دلیل این که او این کلمه را نوشت این بود که او سعی داشت مردان انگلیسی دیگر را متقاعد کند که در کشور قدیمی بایستند و به افزایش جمعیت اروپا در این محل کمک کنند
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه او این کلمه را نوشت، این بود که او سعی کرد دیگر انگلیسیها را متقاعد سازد تا سهم در کشور قدیمی را افزایش دهد و به جمعیت اروپا در حل و فصل کمک کند