1. Menendez surrounded the Huguenots and carried on a charade following Old World rules.
[ترجمه ترگمان]Menendez هوگنوها را محاصره کردند و به دنبال قوانین جهانی قدیمی به بازی مشغول شدند
[ترجمه گوگل]Menendez Hugenots را احاطه کرده و بر اساس قوانین قدیمی جهان قوانین و مقرراتی را اجرا می کند
2. Huguenots brought their skills to augment those of Zurich's own craftsmen, and other refugees enriched its artistic life.
[ترجمه ترگمان]هوگنوها مهارت خود را برای پرورش آن دسته از صنعتگران، و دیگر پناهندگان، که زندگی هنری خود را غنی کرده بودند، به ارمغان آوردند
[ترجمه گوگل]Hugenots مهارت های خود را به منظور افزایش مهارت های هنرمندان خود در زوریخ به ارمغان آورد، و دیگر پناهندگان، زندگی هنری خود را غنی ساختند
3. A Huguenot political party was formed in 157to fight for religious and civil liberties.
[ترجمه ترگمان]یک حزب سیاسی فرقه هوگنو در سال ۱۵۷ برای مبارزه با آزادی های مذهبی و مدنی تشکیل شد
[ترجمه گوگل]حزب سیاسی هوگونو در مبارزه برای آزادی های مذهبی و مدنی در سال 157 شکل گرفت
4. The powerful anti - Huguenot Holy League was formed in 157
[ترجمه ترگمان]انجمن قوی ضد هوگنوها در سال ۱۵۷ شکل گرفت
[ترجمه گوگل]قدرتمند ضد یهودا در دهه 157 شکل گرفت
5. The first French Huguenot community was founded in 154 and the confession of faith drawn up by the first synod in 1559 was influenced by the ideas of John Calvin.
[ترجمه ترگمان]نخستین انجمن هوگنوها فرانسوی در سال ۱۵۴ تاسیس شد و اعتراف به ایمان که توسط نخستین شورای کلیسایی در سال ۱۵۵۹ به تصویب رسید، تحت تاثیر عقاید جان کالوین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اولین انجمن هوگونو فرانسه در سال 154 تأسیس شد و اعترافات ایمان که توسط اولین شورای سابق در سال 1559 تأسیس شد تحت تاثیر ایده های جان کالوین بود
6. Huguenot churchyard near there.
[ترجمه ترگمان]یا کلیسای Huguenot که در آن نزدیکی بود
[ترجمه گوگل]کلیسای هونگون در نزدیکی آنجا
7. Ribault soon had to abandon the other two ships, the last reminders of a planned Huguenot empire.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که Ribault مجبور شدند دو کشتی دیگر، آخرین یادآور یک امپراطوری planned، را رها کنند
[ترجمه گوگل]ریبو به زودی مجبور به ترک دو کشتی دیگر شد، آخرین یادآور یک امپراتوری هوگواتوت برنامه ریزی شده
8. The fact that the Grimkes came of notable Southern Huguenot stock made their case especially poignant.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که Grimkes از سهام سرشناس Huguenot جنوبی آمده بودند، به ویژه شدید بود
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که Grimkes از سهام قابل توجه یونایتد Hugenot آمد، و این موضوع به ویژه خفگی بود
9. There he fell again into the bad company of pious Huguenots who turned the young gentleman into a religious searcher.
[ترجمه ترگمان]در آنجا مجددا به اجتماع فاسد of مذهبی که این نجیب زاده جوان را به یک searcher مذهبی تبدیل کرده بود، افتاد
[ترجمه گوگل]در آنجا او دوباره به شرکت بد Hugenots مسیح تبدیل شد که نجیب زاده جوان را به یک جستجوگر مذهبی تبدیل کرد
10. In 1621 he abandoned this enterprise to serve on the Huguenot side in the civil wars.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۶۲۱ این شرکت را در خدمت به فرقه هوگنو در جنگ های داخلی از دست داد
[ترجمه گوگل]در سال 1621 او این شرکت را برای خدمت در سمت هوگانوت در جنگ های داخلی ترک کرد
11. A city of western France on the Bay of Biscay southwest of Tours. It was a Huguenot stronghold in the16th century. Population, 7 840.
[ترجمه ترگمان]شهری از غرب فرانسه در خلیج of غربی شهر Tours این یک دژ پروتستان در قرن the۱۶th بود جمعیت، ۷ ۸۴۰
[ترجمه گوگل]یک شهر غربی فرانسه در خلیج بیسکی در جنوب غربی تور این یک قلعه هوگونت در قرن سیزدهم بود جمعیت 840 هکتار
12. Isaac's mother, who was descended from the Tauntons of Huguenot blood, was a member of a wealthy, influential family in Southampton. In her the love of freedom mingled with the joy of religious song.
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای خانواده ثروتمند و بانفوذ در Southampton، یکی از اعضای خانواده ثروتمند و بانفوذ در Southampton بود در او عشق آزادی آمیخته با لذت آواز مذهبی آمیخته بود
[ترجمه گوگل]مادر اسحاق، که از طوطون های خون هوگانوت زاده شد، عضو خانواده ثروتمند و تاثیرگذار در ساوتهمپتون بود در عشق او آزادی با شادی از آهنگ مذهبی مخلوط شد