کلمه جو
صفحه اصلی

phonetician


معنی : اواشناس، صوت شناس
معانی دیگر : آواشناس، متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات

انگلیسی به فارسی

تلفن شناس، اواشناس، صوت شناس


آواشناس، صوت‌شناس


پژوهشگر آواشناسی


انگلیسی به انگلیسی

• expert in phonetics, one who researches the speech sounds used in a language

مترادف و متضاد

اواشناس (اسم)
phonetician

صوت شناس (اسم)
phonetician, phonologist

پیشنهاد کاربران

phonetician ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: آواشناس
تعریف: متخصص آواشناسی


کلمات دیگر: