1. Bolipingguan production sales; Broken glass and old gunnysack recovery.
[ترجمه ترگمان]فروش مجدد تولید، شیشه شکسته و بازیابی gunnysack قدیمی
[ترجمه گوگل]فروش محصولات Bolipingguan؛ شیشه شکسته و بازیابی قدیمی gunnysack
2. Convinced he was a devil, his parents tied him up like an unwanted kitten in a 3gunnysack and threw him down a well.
[ترجمه ترگمان]مطمئن بود که او شیطان است، پدر و مادرش او را مثل یک بچه گربه ناخواسته در سه gunnysack به هم بسته و او را چاه انداخته بودند
[ترجمه گوگل]متقاعد شد که او شیطان بود، پدر و مادرش او را مانند یک بچه گربه ناخواسته در 3gunnysack گره زد و او را به خوبی پرتاب کرد
3. I expect with the Depression on like it is, a gunnysack would get you one now.
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که بحران اقتصادی مثل این باشد که یکی از آن ها شما را به دست آورد
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم با افسردگی مثل آن باشد، یک گنیشاک اکنون شما را خواهد گرفت
4. Convinced he was a devil, his parents tied him up like an unwanted kitten in a gunnysack and threw him down a well.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرش متقاعد شدند که او شیطان است، پدر و مادرش او را مثل یک بچه گربه ناخواسته در یک گودال جمع کردند و او را به چاه انداختند
[ترجمه گوگل]او متقاعد شد که شیطان بود، پدر و مادرش او را مانند یک بچه گربه ناخواسته در یک اسب سواری وحشیانه انداختند
5. The performance went surprisingly well, though, until it was time for the gunnysack race.
[ترجمه ترگمان]با این حال، عملکرد به طرز شگفت آوری خوب پیش می رفت تا زمانی که زمان مسابقه gunnysack فرا رسید
[ترجمه گوگل]با این حال، عملکرد به طرز شگفت انگیزی خوب بود، تا زمانی که زمان مسابقه gunnysack بود