کلمه جو
صفحه اصلی

every month


معنی : ماهواره

انگلیسی به انگلیسی

• each month

مترادف و متضاد

ماهواره (قید)
every month, monthly, once a month

جملات نمونه

1. The moon waxes and wanes every month.
[ترجمه ترگمان]وزن ماه بیشتر می شود و هر ماه به زوال می رود
[ترجمه گوگل]موم ماه و هر ماه کاهش می یابد

2. We ship books out to New York every month.
[ترجمه ترگمان]ما هر ماه یه سری کتاب به نیویورک می زنیم
[ترجمه گوگل]ما هر ماه کتاب را به نیویورک می فرستیم

3. Invoices must be submitted by the 24th of every month.
[ترجمه ترگمان]صورت حساب ها باید توسط بیست و چهارم هر ماه ارائه شوند
[ترجمه گوگل]صورتحساب باید توسط 24 ماه هر ماه ارائه شود

4. Every month he lays by 100 dollars out of his salary for his old age.
[ترجمه ترگمان]هر ماه ۱۰۰ دلار از حقوق خود را برای دوران سالخوردگی می گذارد
[ترجمه گوگل]هر ماه او برای 100 سالگی از حقوق و دستمزد خود 100 دلار می گیرد

5. Over 100 burglaries are reported every month, and that's just the tip of the iceberg.
[ترجمه ترگمان]هر ماه بیش از ۱۰۰ فقره سرقت گزارش شده است و این فقط نوک کوه یخ است
[ترجمه گوگل]بیش از 100 سرقت از هر ماه گزارش می شود و این فقط نوک کوه یخ است

6. I payed $500 into the bank every month.
[ترجمه ترگمان]من هر ماه ۵۰۰ دلار در بانک پرداخت کردم
[ترجمه گوگل]من هر روز 500 دلار به بانک دادم

7. The club meets on certain days every month.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه هر ماه در بعضی از روزها تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه گوگل]این باشگاه هر ماه در روزهای خاص ملاقات می کند

8. The £103 is deducted from Mrs Adams' salary every month.
[ترجمه ترگمان]۱۰۳ پوند از حقوق خانم آدامز در هر ماه کسر می شود
[ترجمه گوگل]103 دلار از حقوق ماهانه خانم آدامز کسر می شود

9. Landmines still kill or maim about 300 people every month.
[ترجمه ترگمان]مین های زمینی هنوز در هر ماه ۳۰۰ نفر را کشته یا ناقص می کنند
[ترجمه گوگل]ماین های زمینی هر ماه حدود 300 نفر را می کشند یا می کشند

10. Check your breasts for lumps every month.
[ترجمه ترگمان] هر ماه سینه هات رو چک کن
[ترجمه گوگل]سینه های خود را برای هر روز در هر ماه چک کنید

11. My grandmother has a blue rinse every month.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم هر ماه یک آب آبی دارد
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من هر ماه شستشو آبی دارد

12. Several old cars are fished out every month.
[ترجمه ترگمان] چند تا ماشین قدیمی هر ماه از دست میره
[ترجمه گوگل]چند خودرو قدیمی از هر ماه ماهیگیری می شود

13. Lifeboats carry out many rescues every month.
[ترجمه ترگمان]lifeboats هر ماه بسیاری از عملیات نجات را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]نجات دهنده ها هر ماه نجات می یابند

14. I put aside a little every month for a deposit on a house.
[ترجمه ترگمان]من هر ماه یه کمی پول خرج خونه کردم
[ترجمه گوگل]من هر ماه برای سپردن یک خانه به منزل کنار گذاشتم


کلمات دیگر: