کلمه جو
صفحه اصلی

militarize


معنی : نظامی کردن، جنگ طلب کردن، دارای روح نظامی کردن
معانی دیگر : رزم آماد کردن، مسلح کردن، ارتش گرای کردن، دارای روحیه ی نظامی کردن

انگلیسی به فارسی

نظامی کردن، جنگ طلب کردن، دارای روح نظامی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• make military in character; equip in a military manner; adapt for military use; equip for war; train for war; convince a person to support militarism (also militarise)

مترادف و متضاد

نظامی کردن (فعل)
militarize

جنگ طلب کردن (فعل)
militarize

دارای روح نظامی کردن (فعل)
militarize

جملات نمونه

1. Kalinigrad is a highly militarized zone.
[ترجمه ترگمان]Kalinigrad یک منطقه بسیار militarized است
[ترجمه گوگل]Kalinigrad یک منطقه بسیار ارتش است

2. The medical model of militarized efficiency was carried over into key areas of civil society.
[ترجمه ترگمان]مدل پزشکی کارایی militarized به مناطق کلیدی جامعه مدنی منتقل شد
[ترجمه گوگل]مدل پزشکی بهره وری نظامی به بخش های کلیدی جامعه مدنی منتقل شد

3. That permitted the government to militarize the country's air towers, and oblige the controllers to return to work.
[ترجمه ترگمان]این امر به دولت اجازه داد تا برج های هوای کشور را ویران کند و مراقبان را وادار به بازگشت به محل کار کند
[ترجمه گوگل]این امر به دولت اجازه داد تا برج های هوایی کشور را نظامی کند و مسئولان را مجبور به بازگشت به کار کند

4. North Korea is said to be the world's most heavily militarized country, with over 1 million men in the armed forces.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود کره شمالی با بیش از ۱ میلیون نفر در نیروهای مسلح، به شدت militarized کشور است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که کره شمالی، کشور بسیار شدید نظامی است که بیش از 1 میلیون نفر در نیروهای مسلح حضور دارند

5. This close to Christmas, the wild West End was a militarized zone for private transport, even taxis.
[ترجمه ترگمان]این منطقه نزدیک به کریسمس یک منطقه militarized برای حمل و نقل خصوصی و حتی تاکسی ها بود
[ترجمه گوگل]این نزدیک به کریسمس، غرب وحشی وحشی یک منطقه نظامی برای حمل و نقل خصوصی، حتی تاکسی بود

6. The Japanese Prime Minister Shinzo Abe has urged China to stick to its promise not to militarize space following its test of an anti-satellite missile last week.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر ژاپن، Shinzo آبه، از چین خواسته است تا به قول خود در پی آزمایش موشک ضد ماهواره در هفته گذشته پایبند نباشد
[ترجمه گوگل]شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن، از چین خواسته است که به تعهد خود مبنی بر عدم تدارک نیروهای فضایی پس از آزمایش موشک ضد موشکی هفته گذشته ادامه دهد

7. And the United States has been protecting and conniving the country to make it stronger and stronger in militarize just like the case between England and Germany before the World War II.
[ترجمه ترگمان]و ایالات متحده آمریکا را در حمایت و conniving قرار داده است تا این کشور را قوی تر و قوی تر کند، درست مانند زمانی که بین انگلستان و آلمان قبل از جنگ جهانی دوم قرار داشت
[ترجمه گوگل]و ایالات متحده از کشور محافظت کرده و به آن ملحق شده است تا آن را قوی تر و قوی تر در نظامی سازی کند، درست مانند پرونده بین انگلیس و آلمان قبل از جنگ جهانی دوم

8. The US rejected having China part of the 16 member Space Station because they were worried they would militarize space?
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده که بخشی از ایستگاه فضایی ۱۶ عضوی را به این دلیل رد کرد که نگران بودند که آن ها فضای خالی دارند؟
[ترجمه گوگل]ایالات متحده رد داشتن بخش چین از 16 ایستگاه فضایی را رد کرد چرا که آنها نگران بودند که فضای نظامی را جلب کنند

9. In fact, as more and more nations and individuals militarize the online world, it seems downright likely that some major online atom bomb will detonate at some point in the near-future.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، به همان اندازه که افراد و افراد بیشتری در دنیای آنلاین از آن استفاده می کنند، به نظر می رسد که برخی از این بمب اتم آنلاین در برخی نقاط در آینده نزدیک منفجر خواهد شد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، به این ترتیب که بیشتر و بیشتر ملت ها و افراد در جهان آنلاین نظامی می شوند، به نظر می رسد که احتمالا برخی از مهمترین بمب اتمی آنلاین در آینده نزدیک نزدیک به یک انفجار خواهد شد

10. Still, Mr. Bush insisted, " The United States is not going to militarize the southern border. "
[ترجمه ترگمان]با این حال، آقای بوش اصرار داشت: \" ایالات متحده نمی خواهد مرز جنوبی را کنترل کند \"
[ترجمه گوگل]با این حال، آقای بوش اصرار داشت: 'ایالات متحده قصد ندارد که مرز جنوبی را سامان دهد '

11. Socialism countries should attach importance to nation security while should not militarize the national economy.
[ترجمه ترگمان]کشورهای سوسیالیسم باید برای امنیت ملی اهمیت قائل شوند در حالی که نباید اقتصاد ملی را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه گوگل]کشورهای سوسیالیسم باید امنیت کشور را اهمیت دهند، در حالی که باید اقتصاد ملی را نظامی نکنند

12. The organizations, such as clearing up-country band, keeping-public order groups, keep-watching groups, standing-groups etc, were made to militarize the power of grass-roots level.
[ترجمه ترگمان]سازمان هایی مانند پاک سازی باند کشور، حفظ گروه های نظم عمومی، نگاه داشتن به گروه ها، گروه های ایستاده و غیره، برای تضعیف قدرت سطح ریشه ای ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]سازمان ها، از قبیل پاکسازی گروه های گروه های تروریستی، گروه های حفظ نظم عمومی، گروه های نگهبان، گروه های ایستاده و غیره، برای ارتقای سطح قدرت های مردمی ساخته شده اند

militarized frontiers

مرزهای مستحکم‌شده


the plan for the militarization of youth organizations

طرح نظامی‌کردن سازمان‌های جوانان



کلمات دیگر: