کلمه جو
صفحه اصلی

gryphon


معنی : شیر دال، اشتر، یکجور لاشخور، عنقا، گاو
معانی دیگر : رجوع شود به: griffin

انگلیسی به فارسی

( griffin =)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a variant of griffin.

• griffin, mythological creature having the head and wings of an eagle and the body of a lion

مترادف و متضاد

شیر دال (اسم)
griffin, gryphon

اشتر (اسم)
gryphon, griffon

یک جور لاشخور (اسم)
gryphon, griffon

عنقا (اسم)
phoenix, gryphon, griffon

گاو (اسم)
neat, gryphon, griffon

جملات نمونه

1. It was a gryphon, Susan decided.
[ترجمه ترگمان]سوزان تصمیم گرفت: شیری بود
[ترجمه گوگل]سوزان تصمیم گرفت آن گریپون باشد

2. Like a gryphon puffing flames, crashed through Night's staggered saber - like tusks.
[ترجمه ترگمان]مثل شیری که نفس نفس زنان از میان شعله های لرزان شب عبور می کند، مانند دندان های تیز و لرزان شب
[ترجمه گوگل]مانند آتش سوزی گریپون، سقوط کرد و از طریق شباهت های شبه شبح مانند شبانه

3. Who knows that the moment Gryphon robot reaches the playing field, It'starts to run mad.
[ترجمه ترگمان]چه کسی می داند که زمانی که ربات به میدان بازی می رسد، شروع به عصبانی شدن می کند
[ترجمه گوگل]چه کسی می داند که لحظه ای که ربات Gryphon به زمین بازی می رسد، شروع به پریدن می کند

4. Alice whispered to the Gryphon :'They can't have anything to put down yet, before the trial's begun. '
[ترجمه ترگمان]الیس زمزمه کرد: اونا نمی تونن کاری برای پایین آوردن داشته باشن، قبل از شروع محاکمه
[ترجمه گوگل]آلیس به Gryphon زمزمه کرد: 'تا قبل از آغاز محاکمه، آنها نمی توانند چیزی برای فروپاشی داشته باشند '

5. And the Gryphon added'Come, let's hear some of YOUR adventures. '
[ترجمه ترگمان]و gryphon هم اضافه کرد: بیایید چند تا از adventures را بشنویم
[ترجمه گوگل]و Gryphon افزود: 'کم، اجازه دهید برخی از ماجراهای خود را بشنوید '

6. Gryphon was much more professional than ours, and their robot much more robust and stable.
[ترجمه ترگمان]Gryphon از ما بسیار more بود و robot بسیار more و پایدار بود
[ترجمه گوگل]Gryphon بسیار حرفه ای تر از ما بود، و ربات آنها بسیار قوی و پایدار بود

7. Well, then, ' the Gryphon went on, 'if you do not know what to uglify is, you ARE a simpleton.
[ترجمه ترگمان]gryphon ادامه داد: خوب، پس اگر شما نمی دانید که to چیست، شما یک عقب افتاده هستید
[ترجمه گوگل]خوب، پس، گریفون ادامه داد: اگر شما نمی دانید چه چیزی برای نگرانی، شما یک ساده است

8. And the Gryphon never learnt it. '
[ترجمه ترگمان]و the هرگز آن را نیاموخته اند
[ترجمه گوگل]و Gryphon هرگز آن را یاد نمی '

9. 'Well, then, ' the Gryphon went on, 'if you don't know what to uglify is, you ARE a simpleton. '
[ترجمه ترگمان]gryphon ادامه داد: خوب، پس اگر شما نمی دانید to چیست، شما یک عقب افتاده هستید
[ترجمه گوگل]'خب، پس،' Gryphon ادامه داد، 'اگر شما نمی دانید چه چیزی به زشتی، شما ساده است '

10. He was riding a lion, she side-saddle on a black gryphon, and they were fighting.
[ترجمه ترگمان]او سوار یک شیر بود و روی یک شیر شیری سیاه نشسته بود و آن ها هم می جنگیدند
[ترجمه گوگل]او سوار شیر شد، او در یک گریفون سیاه مشکوک زد و آنها در حال جنگ بودند

11. How could we have done all these without the help from the Gryphon people?
[ترجمه ترگمان]چطور میتونیم همه این کارها رو بدون کمک مردم gryphon انجام بدیم؟
[ترجمه گوگل]چطور می توانستیم تمام اینها را بدون کمک مردم Gryphon انجام دهیم؟

12. The dragon is the largest, the kraken is the strongest, the unicorn is the most enchanting, and the manticore and the gryphon are powerful in their own rights.
[ترجمه ترگمان]اژدها بزرگ ترین است، the قوی ترین است، تک شاخ the است و the و gryphon در حقوق خودشان قدرتمند هستند
[ترجمه گوگل]اژدها بزرگترین است، کراکن قوی ترین است، تک شاخ ترشح ترین است، و ماتیکور و گریفون در حقوق خود قدرتمند هستند

13. That's different from what I used to say when I was a child,'said Gryphon.
[ترجمه ترگمان]gryphon گفت: وقتی بچه بودم فرق می کرد
[ترجمه گوگل]گریپون گفت: این متفاوت از چیزی است که من گفته بودم وقتی یک کودک بودم


کلمات دیگر: