کلمه جو
صفحه اصلی

hospitaler


معنی : ساکن بیمارستان
معانی دیگر : فرقه های مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند

انگلیسی به فارسی

ساکن بیمارستان، فرقه های مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری می‌کردند


بستری شدن، ساکن بیمارستان


انگلیسی به انگلیسی

• person who belonged to a religious military group that was founded in jerusalem in the 12th century by european crusaders to take care for needy and sick pilgrims; person who is a member of a religious order who resides in a hospital in order to care for the needy and sick

مترادف و متضاد

ساکن بیمارستان (اسم)
hospitaler

پیشنهاد کاربران

Hospitable : مهمان نواز
Hospitality : مهمان نوازی
Hospital : بیمارستان
Hospitalize : بستری شدن در بیمارستان
Hospitalization : بستری شدگی - دوره بستری
Hospitaler : سرباز قرون وسطایی که از بیماران مراقبت میکرد
Hostility : خصومت و دشمنی
Hostile : ضد - بر علیه - دشمن
Host : میزبان - میزبانی کردن - صاحبخانه - دسته - گروه - مجری
Hostess : میزبان زن - مهماندار زن
Hostage : گروگان
Hostel : مهمانخانه و مسافرخانه ارزان
Hosteler : مهماندار
Hostler : مسافرخانه چی
Hustler : تیغزن - کلاهبردار - مرد فاحشه - خلافکار - کسی که از راه خلاف پول در میاره - فرد پر انرژی - فرد پرخاشگر
Hustle : از راه خلاف کسب درآمد کردن - شیادی کردی - گوش بری
Hurdle : مانع


کلمات دیگر: