1. a pewter tankard
پارچ پیوتری
2. It was used as a cheap substitute for pewter and as a base for electroplate finishes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جانشین ارزان برای مفرغی و به عنوان پایگاهی برای electroplate استفاده شد
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک جایگزین ارزان برای فیبر و به عنوان پایه برای پایان دادن به electroplate استفاده می شود
3. Anniversaries can also be recorded in copper or pewter as a lasting reminder of a special event.
[ترجمه ترگمان]Anniversaries نیز می تواند در مس یا قلع به عنوان یک یادآور پایدار از یک رویداد خاص ثبت شود
[ترجمه گوگل]سالگرد ها همچنین می تواند در مس یا پیوندهای ثبت شده به عنوان یک یادآوری ماندگار برای یک رویداد خاص ثبت شود
4. On the corrugated pewter there floated two boats.
[ترجمه ترگمان]روی ورقه آهنی دو قایق در آن شناور بودند
[ترجمه گوگل]در دوچرخه جوراب دو قایق فرو ریخت
5. Pewter A tin-based alloy mixed with copper and antimony, originally having a lead content.
[ترجمه ترگمان]Pewter یک آلیاژ قلع با مس و antimony، در اصل دارای محتوای سرب است
[ترجمه گوگل]Pewter آلیاژ بر پایه قلع مخلوط با مس و آنتیموان، در اصل دارای محتوای سرب است
6. He was clutching a pewter tankard with a glass bottom.
[ترجمه ترگمان]لیوان مفرغی را با یک لیوان مفرغی به دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]او یک تانکر آلو با یک پای شیشه ای را گرفت
7. Oval pewter boxes have hand-engraved monograms, from £1 9 while prettily embroidered hankies are £ 7
[ترجمه ترگمان]جعبه های فلزی بیضی از ۱ پوند و از ۱ پوند به monograms گلدوزی شده اختصاص دارند و این در حالی است که hankies گلدوزی شده ۷ پوند هستند
[ترجمه گوگل]جعبه های خاردار بیضی دارای طنز های دستی حکاکی شده از 9 پوند است در حالیکه hankies های بافندگی 7 پوند
8. The ashen flat morning sky reflects pewter.
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و خاکستری بامدادی انعکاس مفرغی بود
[ترجمه گوگل]صبحگاهی صبحگاهی صاف آسمان را بازتاب می دهد
9. Place a sheet of copper or pewter, pressing quite hard, so that you indent it.
[ترجمه ترگمان]یک ورقه آهن یا نقره است که سخت فشار می آورد تا شما آن را indent
[ترجمه گوگل]یک ورق مس یا فیبر را روی آن قرار دهید، به سختی فشار دهید، به طوری که شما آن را بچرخانید
10. Pewter: Tin - based alloy used to make domestic utensils.
[ترجمه ترگمان]Pewter: آلیاژ مبتنی بر قلع، برای ساختن وسایل خانگی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]آلیاژی بر پایه قلع مورد استفاده برای ساخت ظروف خانگی
11. S A with 100 % lead - free pewter.
[ترجمه ترگمان]S A با ۱۰۰ % سرب بدون سرب
[ترجمه گوگل]S A با 100٪ بدون سرب آزاد
12. Lead enters into the composition of pewter.
[ترجمه ترگمان]سرب به ترکیب of وارد می شود
[ترجمه گوگل]سرب به ترکیب فیبر وارد می شود
13. Highest quality sculpted pewter neckwear, complete on a variety of chains, ribbons, etc. and incorporating enamelling, crystals and more.
[ترجمه ترگمان]بالاترین کیفیت sculpted pewter، کامل بر روی تنوع زنجیره های، نوار و غیره و ترکیب enamelling، بلورها و غیره
[ترجمه گوگل]گردنبند بافی با کیفیت بالا، با زنجیرهای مختلف، روبان و غیره و شامل مینا، کریستال و بیشتر
14. Those with money had plates made of pewter.
[ترجمه ترگمان]کسانی که پول داشتند ظروف مفرغی را تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]کسانی که پول داشتند، صفحات ساخته شده از فیروزه ای داشتند