کلمه جو
صفحه اصلی

logos


معنی : عقل کل، پیامبر، اصل یا منشاء عقل عالم وجود
معانی دیگر : (مسیحیت) کلام خداوند، فلسفه اصل یا منشاء عقل عالم وجود

انگلیسی به فارسی

(فلسفه) اصل یا منشا عقل عالم وجود، عقل کل، (مجازا)پیامبر


آرم ها، عقل کل، پیامبر، اصل یا منشاء عقل عالم وجود


انگلیسی به انگلیسی

• governing principle of reason (greek philosophy); word of god (judaism); word of god incarnate in jesus (christianity)

مترادف و متضاد

عقل کل (اسم)
logos

پیامبر (اسم)
prophet, logos

اصل یا منشاء عقل عالم وجود (اسم)
logos

جملات نمونه

1. Some jackets with logos like the pros are at least $ 100 dollars a pop and theyre not even warm.
[ترجمه ترگمان]بعضی از jackets with و the که حداقل ۱۰۰ دلار برای پاپ هستند و حتی گرم هم نیستند
[ترجمه گوگل]برخی از کت ها با لوگو مانند جوانب مثبت حداقل 100 دلار یک پاپ هستند و حتی گرم نیستند

2. Even where the logos are being retained, these names are overshadowed by those of their new masters.
[ترجمه ترگمان]حتی در جایی که این لوگو حفظ می شود، این نام ها توسط استادان جدید خود تحت الشعاع قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]حتی در صورتی که لوگوها حفظ شوند، این نامها توسط کسانی که از استادان جدیدشان استفاده می کنند، تحت الشعاع قرار می گیرند

3. Only these caps with Yankees and Mets logos are hot pink and bright red, hardly the stuff of traditionalists.
[ترجمه ترگمان]فقط این کلاه ها با یانکی ها و متز logos سرخ و سرخ و قرمز پررنگ است
[ترجمه گوگل]فقط این کلاه با آرم Yankees و Mets صورتی داغ و روشن قرمز است، به سختی چیزهای سنت گرایان

4. Printed left are the next two logos for your TODAY/Pearl free Christmas present insurance validation coupon.
[ترجمه ترگمان]این دو نشانه بعدی برای خرید کریسمس رایگان TODAY \/ پرل هستند که کوپن اعتبار بیمه ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]چاپ چپ دو آرم بعدی برای شما امروز / مروار رایگان کریسمس اعتبار کوپن بیمه در حال حاضر

5. Sponsors' corporate logos are placed on the boards surrounding the field.
[ترجمه ترگمان]حامیان و لوگوهای شرکتی روی بوردهای مدار قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آرم های شرکت های حامیان مالی بر روی تخته های اطراف این میدان قرار می گیرند

6. The Logos is usually translated as the Word, but it has a stronger meaning.
[ترجمه ترگمان]این زبان معمولا به صورت کلمه ترجمه می شود اما معنای قوی تر دارد
[ترجمه گوگل]لوگوها معمولا به صورت Word ترجمه می شوند، اما معنای قوی تر دارند

7. While all of the separates bore the requisite logos, they also had a sense of humor or ironic twists.
[ترجمه ترگمان]در حالی که همه آن ها logos لازم را داشتند، آن ها هم حس شوخ طبعی و یا twists طعنه آمیز داشتند
[ترجمه گوگل]در حالی که تمام جدایی ها از آرم های لازم استفاده می کردند، آنها نیز حس شوخ طبعی یا پیچ و خم وحشتناکی داشتند

8. The trendy logos mean they can sell in shops for up to £50 apiece; but looks can be deceptive.
[ترجمه ترگمان]لوگوی مد روز به این معنی است که آن ها می توانند هر یک از مغازه ها را به قیمت ۵۰ پوند به فروش برسانند، اما ظاهر فریبنده آن ها ممکن است فریبنده باشد
[ترجمه گوگل]آرم های مرسوم، به این معنی است که می توانند در مغازه ها تا 50 پوند به فروش برسند؛ اما به نظر می رسد ممکن است فریب آمیز باشد

9. Corporate identity and logos An essential clement of the layout is the printed format of the paper, known as the letterhead.
[ترجمه ترگمان]هویت صنفی و لوگو یک عنصر اساسی از این طرح، فرمت چاپی مقاله است که به عنوان سربرگ letterhead شناخته می شود
[ترجمه گوگل]هویت سازمانی و لوگوها یک قاعده اساسی از طرح قالب چاپی این مقاله است که به عنوان سرفصل شناخته می شود

10. But later, I noticed that the logos of the park's public lavatories are man-sized and human-shaped, perhaps even larger than life size. They looked striking.
[ترجمه ترگمان]اما بعدا، متوجه شدم که آرم مستراح عمومی پارک، به اندازه انسان و شکل انسان، و شاید حتی بزرگ تر از اندازه زندگی باشد خیلی جالب به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]اما بعدا متوجه شدم که لوگوهای عمومی توالتهای پارک در اندازه انسان و شکل انسان، شاید حتی بزرگتر از اندازه زندگی است آنها چشمگیر بودند

11. Sunglasses: sporty, with wrap around shapes and big logos.
[ترجمه ترگمان]sunglasses: بازیگر و بازیگر، با پوشش دادن به دور شکل و لوگوی بزرگ
[ترجمه گوگل]عینک آفتابی: ورزشی، با پیچاندن اشکال و آرم های بزرگ

12. Philo's Logos could be seen as a product of the merging between Greek and Hebrew cultures. His work set a good example for late Christianity in cultural interfusion.
[ترجمه ترگمان]این لوگو می تواند به عنوان محصولی از ادغام بین فرهنگ های یونانی و عبری دیده شود کار او نمونه خوبی برای اواخر مسیحیت در interfusion فرهنگی بود
[ترجمه گوگل]آرم Philo می تواند به عنوان محصول ادغام فرهنگ های یونانی و عبری شناخته شود کار او یک نمونه خوب برای مسیحیان دیرهنگام در مصارف فرهنگی است

13. They arediscovering ways to make logos reflect their roots.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال راه هایی برای ایجاد لوگو بودند تا نشان دهند ریشه های خود را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها کشف راه هایی برای ساخت آرم ها نشان دهنده ریشه های آنها است

14. In nowadays society unilateral development of instrumental logos and decadency of value logos also block building of Universal Ethics.
[ترجمه ترگمان]در این روزها توسعه یک طرفه society ابزاری و decadency of ارزش نیز ساختمان اخلاق عمومی را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در جامعه، توسعه یکجانبه آرم های ابزار و فرسایش آرم های ارزش نیز مانع ساختن اخلاق جهانی می شود

15. The logos are shown only once for each accredited certification.
[ترجمه ترگمان]این لوگو تنها یک بار برای هر گواهی نامه معتبر نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]آرم ها فقط یکبار برای هر صدور گواهینامه معتبر نشان داده می شوند

پیشنهاد کاربران

قوه ادراک، قوه تعقل

قوه تعقل، قوه ادراک

گفتار، سخن، زبان


کلمات دیگر: