کلمه جو
صفحه اصلی

humanitarianism


معنی : بشر دوستی
معانی دیگر : انسان دوستی، نوع پرستی، مردم دوستی، فلسفه همنوع دوستی

انگلیسی به فارسی

فلسفه همنوع دوستی، بشر دوستی


انسان دوستانه، بشر دوستی


انگلیسی به انگلیسی

• ethical doctrine which advocates the improvement and welfare of humankind, philanthropy
humanitarianism is the concern for the welfare of all people and desire to improve their lives.

مترادف و متضاد

بشر دوستی (اسم)
altruism, philanthropy, humanitarianism

جملات نمونه

1. his humanitarianism is well-known in shiraz
انسان دوستی او در شیراز معروف است.

2. Humanitarianism is the expression of stupidity and cowardice. Adolf Hitler
[ترجمه ترگمان]humanitarianism حالت حماقت و بزدلی است آدولف هیتلر
[ترجمه گوگل]بشردوستانه بیان حماقت و بدبختی است آدولف هیتلر

3. Humanitarianism has always been one of the major motivations making for socialism.
[ترجمه ترگمان]Humanitarianism همواره یکی از انگیزه های اصلی سوسیالیسم بوده است
[ترجمه گوگل]بشر دوستانه همیشه یکی از انگیزه های اصلی برای سوسیالیسم است

4. Another expression of humanitarianism was a growing concern with the poor.
[ترجمه ترگمان]جنبه دیگری از بشر دوستی با فقرا بود
[ترجمه گوگل]بیان دیگر بشردوستانه نگرانی رو به رشد فقرا بود

5. The criterion of brain-death is based on humanitarianism and utilitarianism rather than on the privatism.
[ترجمه ترگمان]معیار مرگ مغزی براساس humanitarianism و utilitarianism بجای the است
[ترجمه گوگل]معیار مرگ مغزی بر اساس بشردوستی و سودآوری است، نه خصوصی

6. Humanitarianism is apt to be forgotten when the balloon goes up.
[ترجمه ترگمان]وقتی بالن به بالا می رود، humanitarianism فراموش می شود
[ترجمه گوگل]وقتی که بالون بالا می رود، انسانیت گرایی فراموش می شود

7. Relying on this image, Shi Junbao showed his humanitarianism concern for women's status.
[ترجمه ترگمان]شیعیان با اتکا به این تصویر نگرانی بشر دوستانه خود را نسبت به وضعیت زنان نشان دادند
[ترجمه گوگل]شی جونبائو با تکیه بر این تصویر، نگرانی انسان دوستانه خود را نسبت به وضعیت زنان نشان داد

8. Humanitarianism and animal welfare cannot be separated in my opinion.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، رفاه حیوانات و رفاه حیوانات را نمی توان از بین برد
[ترجمه گوگل]انسانیت و رفاه حیوانات نمی تواند به نظر من جدا شود

9. Zhou Zuo - ren had offered more humanitarianism to show loving care for the reality life.
[ترجمه ترگمان]ژو Zuo - ren بشردوستی بیشتری را برای نشان دادن مراقبت های عاشقانه برای زندگی واقعی به او پیشنهاد کرده بود
[ترجمه گوگل]ژو زوئرن انسانیت بیشتری را برای نشان دادن علاقه مندی به زندگی واقعی ارائه داد

10. Humanitarianism and philanthropism moved us to tears.
[ترجمه ترگمان]humanitarianism و philanthropism ما را به گریه انداخت
[ترجمه گوگل]بشردوستی و بشردوستی ما را به اشک می کشاند

11. Considered stemming from the humanitarianism that should treat and cure to the patient.
[ترجمه ترگمان]Considered ناشی از بشردوستی است که باید درمان و درمان بیمار را درمان کند
[ترجمه گوگل]در نظر گرفته شده از بشردوستی است که باید به بیمار درمان و درمان کند

12. The model of Humanitarianism emphasize that adult learning is a course of analysis, that is to look for the need, interesting and satisfy oneself.
[ترجمه ترگمان]مدل of تاکید می کند که یادگیری بزرگسالان یک دوره آنالیز است، که به دنبال نیاز، جالب و راضی کردن فرد است
[ترجمه گوگل]مدل بشردوستانه تاکید می کند که یادگیری بزرگسالان یک دوره تحلیلی است، یعنی به دنبال نیاز، جالب و خودخواه است

13. ECHO provides humanitarianism aid in 30 conflict areas and 85 countries.
[ترجمه ترگمان]این انعکاس کمک های انسان دوستانه را در ۳۰ منطقه درگیری و ۸۵ کشور فراهم می کند
[ترجمه گوگل]ECHO کمک های بشردوستانه را در 30 منطقه درگیری و 85 کشور فراهم می کند

14. In a broad sense, utilitarianism covers both humanitarianism and retribution, thus both are components of utilitarianism.
[ترجمه ترگمان]در مفهوم وسیعی، utilitarianism هم بشردوستی و هم مجازات را پوشش می دهد، در نتیجه هر دو طرف of هستند
[ترجمه گوگل]به معنای وسیع، بهره برداری از هر دو نوع انساندوستی و مجازات را پوشش می دهد، از این رو، هر دو جزء یکی از سودمندترین است

15. But he strongly disapproved of the proselytizing that went on under the cloak of humanitarianism.
[ترجمه ترگمان]اما با استفاده از the که زیر شنل بشر دوستی کرده بود مخالف بود
[ترجمه گوگل]اما او به شدت از فریبندگی که تحت انبوه انسانی بود ادامه یافت

His humanitarianism is well-known in Shiraz.

انسان‌دوستی او در شیراز معروف است.


پیشنهاد کاربران

حقوق بشری


کلمات دیگر: