1. a demoniacal grin
پوزخند دیوسان
2. with a broad grin
بانیش باز
3. he greeted us with a suspicious grin
ما را با نیشخندی حاکی از سوظن پذیرفت.
4. Polly gave her a crooked grin.
[ترجمه ترگمان]جان پولی لبخندی کج و معوج به او زد و گفت:
[ترجمه گوگل]پولی به او زحمت کشید
5. He had this great big grin on his face.
[ترجمه ترگمان]لبخند بزرگی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]او این چرت و داغ بزرگ را در چهره اش داشت
6. He always had this inane grin.
[ترجمه ترگمان]همیشه این پوزخند پوچ و پوچ می زد
[ترجمه گوگل]او همیشه این غرغر غریبه را داشت
7. Wipe that smile/grin/expression off your face!
[ترجمه ترگمان]این لبخند رو از روی صورتت پاک کن
[ترجمه گوگل]پاک کردن لبخند / لبخند زدن / بیان کردن چهره شما!
8. Her face broke into a wide grin.
[ترجمه ترگمان]صورتش کاملا باز شده بود
[ترجمه گوگل]چهره اش به یک غریبه گسترده تبدیل شده است
9. He gave us a toothless grin.
[ترجمه ترگمان]او به ما یک پوزخند بی دندان داد
[ترجمه گوگل]او به ما یک راز بی پایان داد
10. Carl had a wicked grin on his face as he crept up behind Ellen.
[ترجمه ترگمان]کارل ایل لبخند موذیانه ای زد و به پشت الن خزید
[ترجمه گوگل]کارل در حالی که در پشت الن برافروخته بود، روی صورتش شرورانه خشنود شد
11. His face broadened out into a grin.
[ترجمه ترگمان]چهره اش مثل یک پوزخند بزرگ شد
[ترجمه گوگل]چهره اش به یک فریاد بلند شد
12. Edmund looked up with an impish grin.
[ترجمه ترگمان]ادموند با لبخند impish سرش را بلند کرد
[ترجمه گوگل]ادموند با یک لبخند تلخی نگاه کرد
13. He had a grin on his face like a Cheshire Cat.
[ترجمه ترگمان]او مثل گربه پشمالو لبخند بر لب داشت
[ترجمه گوگل]او روی صورت خود مانند یک گربه چشیر خیره شده بود
14. She had a big grin on her face.
[ترجمه ترگمان]لبخند بزرگی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]او چهره اش را روی صورتش بزرگ کرد
15. Walsh bared his teeth in a grin.
[ترجمه ترگمان]والش در حالی که دندان هایش را باز می کرد، دندان هایش را نمایان کرد
[ترجمه گوگل]والش دندانهایش را در یک چشم بر هم زد
16. With a nasty grin on his face he took out a knife.
[ترجمه ترگمان]با پوزخندی زننده چاقو را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]با چهره ای تند و زننده روی چهره اش چاقو را گرفت
17. Gabby looked at him with a mischievous grin.
[ترجمه ترگمان]گبی با پوزخندی شریرانه به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]گاببی به او نگاه کرد و فریاد زد
18. He looked at me with a feral grin .
[ترجمه ترگمان]او با پوزخندی وحشی به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به من نگاه کرد و با یک غرور وحشیانه