کلمه جو
صفحه اصلی

luciferous


معنی : درخشان، نور افشان، شب تاب، نورانی
معانی دیگر : (نادر)، رخشان، نورزا

انگلیسی به فارسی

نورافشان، نورانی، شب تاب، درخشان


مترادف و متضاد

درخشان (صفت)
ablaze, bright, shining, luminous, shiny, stellar, phosphorescent, refulgent, beaming, starry, beamy, illustrious, luminescent, luminiferous, lucid, fulgent, glittery, luciferous, lightsome

نور افشان (صفت)
refulgent, irradiant, luciferous, luculent, relucent

شب تاب (صفت)
phosphoric, phosphorescent, luminescent, luminiferous, luciferous, noctilucent

نورانی (صفت)
luminous, luciferous, luculent

جملات نمونه

1. I had a very luciferous chat with my friend last night and I gained a lot.
[ترجمه ترگمان]دیشب خیلی با دوستم حرف زدم و خیلی هم پیشرفت کردم
[ترجمه گوگل]من شب گذشته چت بسیار دوست داشتنی با دوستم داشتم و خیلی زیاد به دست آوردم

2. The meaning of a broad friendship is luciferous side of a people all record.
[ترجمه ترگمان]معنی یک دوستی گسترده عبارت است از یک طرف تمام افراد پرونده
[ترجمه گوگل]معنای یک دوستی گسترده، یک طرفه ی یک طرفه از مردم است که همه آنها را ثبت می کنند

3. Quyuan is the first great poet in the history of Chinese literature. His imperishable poems and his life are fused to light up the luciferous ideal.
[ترجمه ترگمان]Quyuan اولین شاعر بزرگ در تاریخ ادبیات چین است اشعار فناناپذیر او و زندگی او برای روشن کردن ایده آل luciferous با هم ترکیب شده اند
[ترجمه گوگل]Quyuan اولین شاعر بزرگ در تاریخ ادبیات چینی است اشعار انقراض او و زندگی او با هم مخلوط شده اند تا ایده آلیس را روشن کنند

4. Implied in the failure of Sun Wukong in sanfuing the welkin and his being conferred as Warring and Winning Buddha is the philosophical reflection about the luciferous life course.
[ترجمه ترگمان]Implied به شکست of در sanfuing the welkin و being به عنوان Warring و برنده شدن بودا بازتاب فلسفی در مورد دوره زندگی luciferous است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد در شکست سان Wukong در sanfuing welkin و او به عنوان درگیری و برنده شدن بودا بیان انعکاس فلسفی در مورد دوره زندگی luciferous است

5. These ideas provided the people with use for reference about how to administer the country and promote the social harmony, their luciferous ideas became the human eternal fortune.
[ترجمه ترگمان]این عقاید مردم را با استفاده از ارجاع در مورد چگونگی اداره کشور و ترویج هماهنگی اجتماعی به مردم ارائه کرد، ایده های their به ثروت ابدی انسان تبدیل شد
[ترجمه گوگل]این ایده ها مردم را برای ارجاع در مورد نحوه اداره کشور و ترویج هماهنگی اجتماعی فراهم می کرد، ایده های لوس فورس آنها به ثروت ابدی ابدی تبدیل شد

6. At last, significance and value of Chinese postmodern films should be affirmed, and it would be a luciferous future.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اهمیت و ارزش فیلم های فرامدرن چینی باید تایید شود و آینده luciferous خواهد بود
[ترجمه گوگل]در نهایت، اهمیت و ارزش فیلمهای پست مدرن چینی باید تأیید شود، و این آیندهی خوشایند خواهد بود


کلمات دیگر: