کلمه جو
صفحه اصلی

flyspeck


معنی : ذره، فضله مگس، چیز جزئی و بی اهمیت، دارای لکه مگس کردن
معانی دیگر : سرگین مگس، گه مگس، فضله ی مگس، لکه ی کوچک، خالچه، اشتباه کوچک، عیب کوچک، کاستی کم اهمیت، گه یاکثافت مگس که بشکل خال یانقطه اى درجایى گذاشته شود

انگلیسی به فارسی

فضله مگس، ذره، چیز جزئی و بی‌اهمیت، دارای لکه مگس کردن


flyspeck، ذره، فضله مگس، چیز جزئی و بی اهمیت، دارای لکه مگس کردن


انگلیسی به انگلیسی

• small stain; stain from the secretion of flies

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small spot or speck made by a fly's excrement.

(2) تعریف: a tiny spot or mark, or something similarly trivial or insignificant.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: flyspecks, flyspecking, flyspecked
• : تعریف: to mark or stain with flyspecks.

مترادف و متضاد

ذره (اسم)
ace, particle, bit, whit, speck, grain, jot, quantum, atomy, minim, nip, iota, shred, mammock, fraction, dust, stiver, corpuscle, flyspeck, vestige, frustum, groat, little bit, little part, scruple, tittle

فضله مگس (اسم)
flyspeck

چیز جزئی و بی اهمیت (اسم)
flyspeck

دارای لکه مگس کردن (فعل)
flyspeck

جملات نمونه

1. The flyspeck is hard to clean.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن flyspeck سخت است
[ترجمه گوگل]این هواپیما برای تمیز کردن سخت است

2. About sixty-three hundred years ago, a flyspeck island off southern Kyushu named Kikai exploded with a force that would dwarf all the more famous volcanoes that have since erupted around the world.
[ترجمه ترگمان]حدود شصت و سه سال پیش، جزیره flyspeck در جنوب کیوشو به نام Kikai با نیرویی منفجر شد که تمام the مشهور را که از آن زمان در سراسر جهان فوران کرده بود، به همراه داشت
[ترجمه گوگل]حدود شصت و سیصد سال پیش، یک جزیره پروازی در جنوب Kyushu به نام Kikai با نیرویی که تمام آتشفشان های معروف را که از زمان فوران در سراسر جهان کور شد، منفجر کرد

3. The flyspeck nation of bahrain moved toward democracy.
[ترجمه ترگمان]اولین کشور بحرین به سمت دموکراسی حرکت کرد
[ترجمه گوگل]ملت فلسپیک باهری به سمت دموکراسی حرکت کرد

4. Or is it a flyspeck looking like a bird?
[ترجمه ترگمان]یا شبیه فضله مگس هاست؟
[ترجمه گوگل]یا یک flyspeck شبیه یک پرنده است؟

5. Hit upon on nose recently spot of a lot of flyspeck, how to do?
[ترجمه ترگمان]به تازگی به نوک بینی زیادی ضربه بزنید، چطور باید این کار را انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بر روی بینی به تازگی نقطه بسیاری از flyspeck، چگونه انجام دهید؟

6. These results showed that the kinds of the pathogens of apple sooty blotch and flyspeck were of high diversity, probably including some special types.
[ترجمه ترگمان]این نتایج نشان داد که انواع پاتوژن ها به دوده سیب باعث تنوع زیاد شده و احتمالا شامل انواع ویژه ای نیز هستند
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان داد که انواع پاتوژن ها از بلوط دلفریب و پرتقال سیب دارای تنوع زیادی هستند، احتمالا شامل برخی از انواع خاص

7. Soon, musical stars started making a pilgrimage across Missouri's backroads to this flyspeck of a town.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که ستارگان موسیقی شروع به زیارت در سراسر ایالت میسوری کردند تا به این شهر از شهر بروند
[ترجمه گوگل]به زودی، ستاره های موسیقی شروع به ساختن یک حادثه در پشت سر راه میسوری به این flyspeck از یک شهر


کلمات دیگر: