1. Her husband is a world - known physicist.
[ترجمه ترگمان]شوهرش یک فیزیکدان مشهور دنیا است
[ترجمه گوگل]شوهرش یک فیزیکدان مشهور جهان است
2. He does not pretend to be a physicist.
[ترجمه ترگمان] اون وانمود نمیکنه که یه فیزیکدان شده
[ترجمه گوگل]او تظاهر به فیزیکدان نمی کند
3. I think he's a physicist or something of that nature.
[ترجمه ترگمان]به نظر من او یک فیزیکدان یا چیزی از آن طبیعت است
[ترجمه گوگل]فکر می کنم او یک فیزیکدان یا چیزی از آن طبیعت است
4. He is a famous physicist.
[ترجمه ترگمان] اون یه فیزیکدان مشهوره
[ترجمه گوگل]او یک فیزیکدان مشهور است
5. He is a physicist of the first rank.
[ترجمه ترگمان]او فیزیک دان درجه یک است
[ترجمه گوگل]او فیزیکدان درجه اول است
6. He's known to be an outstanding physicist.
[ترجمه ترگمان]او معروف است که یک فیزیکدان برجسته است
[ترجمه گوگل]او شناخته شده است که یک فیزیکدان برجسته است
7. Oliphant, a nuclear physicist, was new to radio technology - as were most of those he later recruited.
[ترجمه ترگمان]Oliphant، یک فیزیکدان هسته ای، در مورد تکنولوژی رادیو تازه کار بود - و بیشتر آن هایی که بعدها استخدام شدند
[ترجمه گوگل]اولیپانت، فیزیکدان هسته ای، برای فناوری رادیویی جدید بود - همانطور که بیشتر کسانی بود که بعدا استخدام شد
8. When Kurt had finished his training as a physicist, there had been sixteen other graduates on his course.
[ترجمه ترگمان]زمانی که کورت آموزش خود را به عنوان یک فیزیکدان به پایان رساند، شانزده فارغ التحصیل دیگر نیز در این دوره حضور داشتند
[ترجمه گوگل]هنگامی که کورت آموزش خود را به عنوان یک فیزیکدان به پایان برساند، شانزده فارغ التحصیل دیگر در دوره خود بود
9. Kuhn started his academic career as a physicist and then turned his attention to history of science.
[ترجمه ترگمان]Kuhn شغل آکادمیک خود را به عنوان یک فیزیکدان شروع کرد و سپس توجه خود را به تاریخ علوم معطوف کرد
[ترجمه گوگل]کوهن کار خود را به عنوان فیزیکدان آغاز کرد و سپس توجه خود را به تاریخ علوم دانست
10. Shevek is a brilliant physicist working on a Theory of Simultaneity.
[ترجمه ترگمان]Shevek یک فیزیکدان برجسته است که بر روی نظریه of کار می کند
[ترجمه گوگل]شویک یک فیزیکدان درخشان است که بر تئوری یکپارچگی کار میکند
11. But Oppenheimer soon discovered that physicist I. I. Rabi and others balked at militarization.
[ترجمه ترگمان]اما (اوپنهایمر)به زودی کشف کرد که من فیزیکدان هستم من Rabi و دیگران از militarization balked کردند
[ترجمه گوگل]اما اوپنهایمر به زودی کشف کرد که فیزیکدان I I Rabi و دیگران در جریان نظامی قرار داشتند
12. Few children interpreted the question as a physicist might, involving the way light is scattered from objects into our eyes.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از بچه ها این سوال را به عنوان یک فیزیکدان تفسیر کردند، که در آن نور از اشیا به چشم ما پراکنده می شود
[ترجمه گوگل]چند کودک این سوال را به عنوان یک فیزیکدان ممکن است تفسیر کنند، که شامل شیوه ای است که نور از اشیاء به چشم ما پراکنده می شود
13. This problem was solved by another Birmingham physicist, James Sayers.
[ترجمه ترگمان]این مشکل توسط یک فیزیکدان Birmingham دیگر، جیمز Sayers حل شد
[ترجمه گوگل]این مشکل توسط یکی دیگر از فیزیکدانان بیرمنگام، جیمز سایرس حل شد
14. Their friend Otto Korn, the physicist, had shown that particles move backwards in time.
[ترجمه ترگمان]دوستش اوتو کورن، فیزیکدان، نشان داد که ذرات به زمان به عقب حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]دوست خود را اتو کورن، فیزیکدان، که ذرات به عقب در زمان حرکت نشان داده است