1. The height of the foremast to be as rules.
[ترجمه ترگمان]ارتفاع دکل بزرگ به عنوان یک قاعده است
[ترجمه گوگل]ارتفاع قله به عنوان قواعد
2. The foremast carried away in the strong gale.
[ترجمه ترگمان]کشتی پیش رفته را در توفان محکم باخود برد
[ترجمه گوگل]سرپناه در خلیج قوی انجام شد
3. The company insists on sincerity service, foremast, technological innovation and sustainable development.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اصرار دارد که در مورد خدمات صادقانه، foremast، نوآوری فنی و توسعه پایدار تاکید کند
[ترجمه گوگل]این شرکت اصرار دارد که خدمات صحیح، پیشرفته، نوآوری های تکنولوژیکی و توسعه پایدار را تأمین کند
4. Foremast shall be installed on the centerline of ship's stem.
[ترجمه ترگمان]foremast باید بر روی ساقه s کشتی نصب شود
[ترجمه گوگل]Foremast باید در مرکز خط ساحه کشتی نصب شود
5. Just how much water used to flow past the foremast step when we were in Hong Kong?
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ما در هنگ کنگ بودیم چقدر آب مورد استفاده قرار می گرفت؟
[ترجمه گوگل]چقدر آب در جریان هنگ کنگ چقدر بود؟
6. These four tubs had been stowed in the open midships section by the base of the foremast.
[ترجمه ترگمان]این چهار بشکه را در قسمت midships باز با پایه دکل بزرگ انبار کرده بودند
[ترجمه گوگل]این چهار وان در بخش بازه های ماسه ای به وسیله پایه برش قرار داده شده اند
7. Meanwhile we set about the serious business of replacing the broken foremast.
[ترجمه ترگمان]در این ضمن، ما تصمیم گرفتیم که حرفه جدی جایگزینی را عوض کنیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما در مورد جدی تجارت جایگزین شکسته foremast
8. It would be better to replace the mainmast as well as the foremast while we had the chance.
[ترجمه ترگمان]بهتر است تا وقتی که فرصت داشته باشیم، سر دکل بزرگ و دکل بزرگ را جایگزین آن کنیم
[ترجمه گوگل]بهتر است جایگزین mainmast و همچنین فریمست در حالی که ما این شانس را داشتیم
9. Foremast light and fore anchor light etc shall be fitted on foremast.
[ترجمه ترگمان]نور foremast و نور لنگر کشتی و غیره بر روی دکل بزرگ نصب خواهند شد
[ترجمه گوگل]چراغ جلو و پیشانی لنگر نور و غیره باید بر روی پایه نصب شود
10. Nautical A fore-and-aft rigged sailing vessel with at least two masts, a foremast, and a mainmast stepped nearly amidships.
[ترجمه ترگمان]کشتی با کشتی بادبانی و یک کشتی بادبانی که دست کم دو دکل و یک دکل بزرگ و یک دکل بزرگ و دکل بزرگ در وسط قایق قرار داشت، لنگر انداخته بودند
[ترجمه گوگل]کشتی دریایی کشتی مجهز به قایقرانی پیشین و عقب با حداقل دو اسم مستعار، یک برش و یک اسکلت اصلی تقریبا در نیمکره جنوبی است
11. The section of the upper deck of a ship at the bow forward the foremast.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از عرشه بالایی کشتی در دماغه کشتی است
[ترجمه گوگل]قسمت بالایی بالایی یک کشتی در غلطک جلوتر پیشانی است