1. We wondered how such a hotel could be inhabitable until informed later that all tenants have to sleep in their sleeping bag.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که چطور چنین هتل قابل سکونت است، تا اینکه بعدا مطلع شد که همه مستاجرین باید در کیف sleeping بخوابند
[ترجمه گوگل]ما تعجب کردیم که چگونه چنین یک هتل می تواند ساکن باشد تا زمانی که بعدا مطلع شود همه مستاجرین باید در کیسه خواب خود بخوابند
2. By improving of inhabitable area, the paper describes the necessary of functional place's division of teacher housing. And the specific request of reasonable arrangement in every section.
[ترجمه ترگمان]با بهبود فضای قابل سکونت، این مقاله نیاز به تقسیم کارکردی مسکن معلمان را شرح می دهد و درخواست خاص از نظم و ترتیب منطقی در هر بخش
[ترجمه گوگل]با بهبود مساحت ساکنان، این مقاله ضرورت تقسیم محل کار معلمان مسکن را توصیف می کند و درخواست خاص از ترتیب معقول در هر بخش
3. The government should raise the public awareness of environmental preservation/protection, thereby promoting sustainable development and creating a more livable /inhabitable environment.
[ترجمه ترگمان]دولت باید آگاهی عمومی از حفاظت و حفاظت از محیط زیست را افزایش دهد، در نتیجه توسعه پایدار را ترویج کرده و محیط قابل سکونت و قابل سکونت بیشتری را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]دولت باید آگاهی عمومی از حفاظت / حفاظت از محیط زیست را بالا ببرد و از این طریق، توسعه پایدار و ایجاد یک محیط زیست و قابل سکونت / قابل سکونت را ارتقا بخشد
4. The building was designed as a curved inhabitable land wave that fluently blends into the surrounding terrain and symmetrically follows the exact North-South axes.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان به عنوان یک موج زمینی قابل سکونت طراحی شده بود که به راحتی با زمین های اطراف ترکیب می شد و به طور متقارن محور دقیق محورهای شمال - جنوب را دنبال می کرد
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان یک موج سرزمینی منحنی ساحلی طراحی شده است که به صورت روان به محیط اطراف متصل می شود و به طور متقارن از محورهای دقیق شمال-جنوب پیروی می کند
5. Crewmen wearing pressurized suits assemble cables to rockets, which serve as building units for an inhabitable space station.
[ترجمه ترگمان]crewmen که تحت فشار تحت فشار قرار دارند، کابل های سوار شده را به موشک مونتاژ می کنند که به عنوان واحدهای ساختمانی برای یک ایستگاه فضایی قابل سکونت استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]خدمه پرواز با استفاده از وسایلی که تحت فشار قرار می گیرند، کابل را به موشک می سازند، که به عنوان واحدهای ساختمان برای یک ایستگاه فضایی قابل سکونت کار می کنند
6. The ensuing continent that would be created would destroy every other continent on earth killing billions of people in the process and making the planet inhabitable for Superman.
[ترجمه ترگمان]قاره بعدی که ایجاد خواهد شد، هر قاره دیگر را در زمین نابود خواهد کرد و میلیاردها نفر را در این فرآیند کشت و این سیاره را برای سوپرمن ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قاره ای که پس از آن ایجاد می شود، هر قاره دیگری را بر روی زمین نابود می کند و میلیاردها نفر را در این فرایند کشتن می کند و این سیاره را برای سوپرمن ساکن می سازد
7. Miss Nova runs low on fuel around the Milky Way Galaxy and has no choice but to set coordinates to the nearest inhabitable planet.
[ترجمه ترگمان]دوشیزه نوا در اطراف کهکشان راه شیری سوخت کم می کند و هیچ انتخابی جز تنظیم مختصات به نزدیک ترین سیاره قابل سکونت ندارد
[ترجمه گوگل]خانم نوا با کمبود سوخت در اطراف کهکشان راه شیری کار می کند و هیچ گزینه ای برای تنظیم مختصات به نزدیکترین سیاره ساکن دارد
8. The roof had fallen in, so that the cottage was not inhabitable.
[ترجمه ترگمان]سقفش ریخته بود، به طوری که خانه قابل سکونت نبود
[ترجمه گوگل]سقف افتاده بود، به طوری که کلبه ساکن بود
9. Long low ridges which rise above the marsh form the only inhabitable areas on the plain.
[ترجمه ترگمان]صخره های کوتاه بلندی که بالای باتلاق در حال پرواز هستند تنها نواحی قابل سکونت در دشت است
[ترجمه گوگل]ردیفهای کم ارتفاع که در بالای جنگل بلند میشوند، تنها مناطق قابل سکونت در دشت را تشکیل میدهند
10. That would send gigatons of carbon into the atmosphere -- making the world even more inhabitable.
[ترجمه ترگمان]این کار gigatons کربن را به اتمسفر خواهد فرستاد - - باعث می شود دنیا حتی به مکان های قابل سکونت بیشتری تبدیل شود
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که گوگاتون کربن به جو تبدیل شود و دنیا را حتی بیشتر ساکن بسازد
11. However, a significant amount of water seems to be too hot, too cold or too salty to be inhabitable, so the pursuit can be more directed.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد مقدار قابل توجهی آب بیش از حد داغ باشد، بیش از حد گرم باشد و یا بیش از حد شور باشد که قابل سکونت نباشد، بنابراین پی گیری می تواند هدایت بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، مقدار قابل توجهی از آب به نظر می رسد که خیلی گرم، خیلی سرد و یا بیش از حد شور برای ساکن بودن، بنابراین پیگیری می تواند بیشتر به کارگردانی
12. The tensile skin is designed to create more dynamic inhabitable spaces for the users in addition to providing building enclosure.
[ترجمه ترگمان]پوست کششی برای ایجاد فضاهای مسکونی پویاتر برای کاربران و فراهم کردن فضای بسته طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پوست کششی طراحی شده است برای ایجاد فضاهای قابل پوسچر پویا برای کاربران علاوه بر ارائه محوطه ساختمان
13. The Greys and Reptilians diverted electrical energy to Earth long ago to make Earth inhabitable by their species.
[ترجمه ترگمان]گریز گریز و گریز از انرژی الکتریکی به زمین، مدت مدیدی است که انرژی الکتریکی را از طریق گونه های خود به زمین تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]خاکسترها و خزندگان طولانی مدت انرژی الکتریکی را به زمین هدایت کرده اند تا بتوانند زمین را با گونه های خود بسازند
14. My professor was researching how Polynesian seafarers discovered and settled nearly every inhabitable island in the Pacific Ocean.
[ترجمه ترگمان]استاد من در حال تحقیق درباره این است که دریانوردان در اقیانوس آرام، تقریبا تمام جزایر قابل سکونت را کشف کرده و مستقر کرده اند
[ترجمه گوگل]استاد من به بررسی اینکه چگونه دریانوردان پولینزی تقریبا هر جزیره ساکن در اقیانوس آرام را کشف و حل و فصل کردند