1. the hubbub of musicians tuning up
سروصدای نوازندگانی که دارند سازهای خود را کوک می کنند
2. the hubbub of traffic around the bazaar
درهم و برهمی ترافیک در اطراف بازار
3. There was a hubbub of excited conversation from over a thousand people.
[ترجمه ترگمان]در میان هزار نفر همهمه پرشوری درگرفت
[ترجمه گوگل]یک سخنرانی هیجان انگیز از بیش از هزار نفر وجود داشت
4. It was some time before the hubbub of laughter died down.
[ترجمه ترگمان]مدتی طول کشید تا صدای خنده ها قطع شد
[ترجمه گوگل]بعضی از زمانها قبل از اینکه خنده خنده از بین برود، کمی پیش آمد
5. Once the hubbub of the election had died down, it was back to normal for the President.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هیاهوی انتخابات فروکش کرد، رئیس جمهور به حالت عادی بازگشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که انتخابات به پایان رسیده بود، به سمت رئیس جمهور برگشت
6. He was left wondering what all the hubbub and expectancy had been about.
[ترجمه ترگمان]مانده بود که این هیاهو و انتظار در چه موردی پیش آمده است
[ترجمه گوگل]او تعجب کرد که چطور همه ی انتظارات و انتظاراتش در موردش بود
7. His fruity tenor boomed above the hubbub at rowdy election meetings, at Labour Party conferences, even at formal banquets.
[ترجمه ترگمان]در جلسات حزب کارگر، حتی در مهمانی های رسمی، که در جلسات حزب کارگر، در کنفرانس های رسمی حزب کارگر، صدای زیر و پر از میوه ای به گوش رسید
[ترجمه گوگل]تنور میوه ای او در بالای جلسه انتخابات پر سر و صدا، در کنفرانس های حزب کارگر، حتی در مراسم رسمی، به سر می برد
8. The hubbub in the reception area was considerable among the gathering of journalists, show business people, and golfers.
[ترجمه ترگمان]هیاهو در منطقه استقبال بین جمع روزنامه نگاران، نشان دادن افراد تجاری و گلف بازان بسیار قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]حباب در منطقه پذیرش در میان جمع آوری روزنامه نگاران، مردم کسب و کار و گلف بازان نشان داده شده است
9. The hubbub was even more deafening than usual.
[ترجمه ترگمان]این هیاهو، حتی بیش از معمول کر کننده بود
[ترجمه گوگل]هاببوب حتی بیشتر از همیشه معمول بود
10. Just before sunset I heard a hubbub outside where a crowd had collected.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از غروب آفتاب شنیدم که جمعیت در آنجا جمع شده اند
[ترجمه گوگل]درست قبل از غروب خورشید، یک بیضه در خارج از جایی که یک جمعیت جمع شده بود شنیده بودم
11. The hubbub was so intense that it would be impossible to hold any private conversation.
[ترجمه ترگمان]این غوغا به قدری شدید بود که نمی شد گفتگوی خصوصی را ادامه داد
[ترجمه گوگل]هاببوب شدیدا شدید بود که هر مکالمه خصوصی ممکن است غیرممکن باشد
12. It's a wonderful place to escape from the hubbub of London's busy streets.
[ترجمه ترگمان]مکان شگفت انگیزی برای فرار از هیاهوی خیابان های شلوغ لندن است
[ترجمه گوگل]این مکان فوق العاده ای است برای فرار از خیابان های شلوغ لندن
13. It was some minutes before the hubbub died down.
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه طول کشید تا آشوب فروکش کرد
[ترجمه گوگل]چند دقیقه پیش از مرگ هاببوب گذشت
14. Indeed, by the time the whole hubbub had died down, he had received twenty-two such humanitarian awards.
[ترجمه ترگمان]در واقع، در آن زمان که همه آشوب فروکش کرده بود، بیست و دو جایزه بشردوستانه دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل]در واقع، زمانیکه تمام حباب ها از بین رفته بود، او بیست و دو چنین جوایز بشردوستانه دریافت کرده بود