1. her maiden loveliness
زیبایی دخترانه ی او
2. She was a vision of loveliness in her wedding dress.
[ترجمه ترگمان]تصویر زیبایی در لباس عروسی او بود
[ترجمه گوگل]او در یک لباس عروسی دیدنی از زیبایی داشت
3. The loveliness of the scene was beyond compare.
[ترجمه ترگمان]زیبایی منظره فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]دوست داشتنی صحنه فراتر از مقایسه بود
4. She was a vision of loveliness.
[ترجمه ترگمان]او تصویری از زیبایی بود
[ترجمه گوگل]او دیدی از زیبایی بود
5. You are a vision of loveliness.
[ترجمه ترگمان]تو تصویر زیبایی هستی
[ترجمه گوگل]شما یک چشم انداز از زیبایی هستید
6. And that vision of loveliness over there is my wife, Sandra.
[ترجمه ترگمان]و این تصویر زیبایی که در آنجا وجود دارد، همسرم، ساندرا
[ترجمه گوگل]و این دیدگاه دوست داشتنی همسر من، ساندرا است
7. She is really not only beauty, loveliness, and winningness, to my thinking, but also cleanness, concinnity, and holiness just as I shown the flowers are.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها زیبایی، زیبایی و winningness را به تفکر من، بلکه از پاکیزگی، concinnity و تقدس را درست همان طور که نشان دادم گل ها هستند، نیست
[ترجمه گوگل]او واقعا فقط زیبایی، شادابی و برنده شدن است، به تفکر من، بلکه پاک، مهربانی و تقدس همانطور که گلها را نشان می دهند
8. I was really amused by her loveliness and even uttered laugher heartedly.
[ترجمه ترگمان]من واقعا از زیبایی او خوشم آمده بود و از ته دل خندیدم
[ترجمه گوگل]من واقعا دوست داشتنی بودم و حتی خنده را به صورت دلخوشی به یاد می آوردم
9. HYACINTH ( WHITE ) - Loveliness, I'll Pray For You.
[ترجمه ترگمان]hyacinth (سفید)- Loveliness، برای شما دعا می کنم
[ترجمه گوگل]HYACINTH (WHITE) - قلب، من برای شما دعا می کنم
10. You came down the aisle, a smile, aof loveliness.
[ترجمه ترگمان]، تو از راهرو اومدی پایین یه لبخند، زیبایی دوست داشتنی
[ترجمه گوگل]شما به راهرو رفتید، یک لبخند، با عطر و طعم
11. Love is the radical of lovely, loveliness, and loving.
[ترجمه ترگمان]عشق رادیکال بودن، زیبایی و عشق است
[ترجمه گوگل]عشق رادیکال دوست داشتنی، دوست داشتنی و دوست داشتنی است
12. But the loveliness of those eyes had made Michael look away.
[ترجمه ترگمان]اما زیبایی آن چشم ها، مایکل را از خود دور کرده بود
[ترجمه گوگل]اما زیبایی این چشمان باعث شده مایکل نگاه کند
13. Beauty also -- her type of loveliness -- and yet she was lonely.
[ترجمه ترگمان]زیبایی همچنین - - نوع زیبایی او - - و با این حال او تنها بود
[ترجمه گوگل]زیبایی نیز نوعی از زیبایی بود - و در عین حال او تنها بود
14. The day cheered me by the loveliness of its sunshine and the balminess of the air.
[ترجمه ترگمان]آن روز از زیبایی نور خورشید و هوای گرم هوا مرا شاد کرد
[ترجمه گوگل]این روز من را دوست داشتنی از آفتاب و آرامش هوا می داد
15. The sodden eye had kept something of the loveliness of their blue.
[ترجمه ترگمان]چشم خیس چیزی را از زیبایی آبی رنگ آن ها پنهان کرده بود
[ترجمه گوگل]چشم خشک شده چیزهایی را از زیبایی آبی خود نگه داشته است