کلمه جو
صفحه اصلی

groat


معنی : ذره، خرده، سکه نقره چهار پنسی
معانی دیگر : سکه ی قدیمی انگلیس که چهار پنس ارزش داشت، بلغور جو یا گندم یا جو پوست کنده

انگلیسی به فارسی

سکه نقره چهار پنسی، ذره، خرده، بلغور جو یا گندم یا جو پوست کنده


غلات، سکه نقره چهار پنسی، ذره، خرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a silver coin formerly minted in England worth four pence.

• silver coin worth four pennies (formerly used in england)

مترادف و متضاد

ذره (اسم)
ace, particle, bit, whit, speck, grain, jot, quantum, atomy, minim, nip, iota, shred, mammock, fraction, dust, stiver, corpuscle, flyspeck, vestige, frustum, groat, little bit, little part, scruple, tittle

خرده (اسم)
small, particle, bit, grain, sliver, fragment, fritter, anything small, crumb, debris, filings, mote, piece, shred, shiver, splinter, spall, vestige, groat, snip, small piece, spill, tittle, vestigium

سکه نقره چهار پنسی (اسم)
groat

جملات نمونه

1. The church excommunicated him, and he gave them groats for pease, he excommunicated them.
[ترجمه ترگمان]کلیسا او را تکفیر کرد، و او them را به pease داد و آن ها را تکفیر کرد
[ترجمه گوگل]کلیسا او را مجروح کرد و او را به صورت نیشکر به آنها داد، و آنها را از بین برد

2. Nora makes a supper of groats and curly kale.
[ترجمه ترگمان] نورا \"یه شام از\" groats \"و\" کیل فرفری \"درست میکنه\"
[ترجمه گوگل]نورا شام بلغور و فلفل دلمه ای را می بخشد

3. It seemed to me that I smelled groats and mushrooms cooking.
[ترجمه ترگمان]به نظرم رسید که بوی groats و قارچ را استشمام کرده ام
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که من بقتل غلات و قارچ پخت و پز

4. But one thing is sure, warm groats are better than cold ones.
[ترجمه ترگمان]اما یک چیز مطمئن است، گرم بودن گرم بهتر از هوای سرد است
[ترجمه گوگل]اما یک چیز مطمئن است، چغندر گرم بهتر از دماهای سرد است

5. They had cooked groats for supper.
[ترجمه ترگمان]شام را برای شام آماده کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها شام را برای کباب آماده کرده بودند

6. Though the groats had been well covered with gravy, I ate without tasting their flavor.
[ترجمه ترگمان]با اینکه the پر از آبگوشت بود، بدون چشیدن طعم آن ها غذا خوردم
[ترجمه گوگل]اگرچه کچال ها به خوبی پوشیده شده بودند، من بدون عطر و طعم غذا خوردم

7. Back in the days when a groat and a half, etc.
[ترجمه ترگمان]در روزهایی که یک groat و نیم و
[ترجمه گوگل]بازگشت در روزهایی که یک نان و غله و غیره

8. Diane de Groat says that the most difficult part of writing and illustrating this book was deciding what the correct title should be.
[ترجمه ترگمان]دایان de می گوید که دشوارترین بخش نوشتن و نشان دادن این کتاب، تصمیم گیری در مورد آن چه که عنوان صحیح باید باشد، بود
[ترجمه گوگل]دایان د Groat می گوید که سخت ترین بخش از نوشتن و نشان دادن این کتاب تصمیم گرفت که عنوان صحیح باید باشد

9. Tis a well spent penny that saves a groat.
[ترجمه ترگمان]این یک پنی خرج است که آدم را نجات می دهد
[ترجمه گوگل]Tis یک پنی است که به خوبی خرج می کند

10. Her brother had gone by the name of Groat, though his true name had been Oppo.
[ترجمه ترگمان]برادرش به نام groat رفته بود، گر چه اسم واقعی او Oppo بود
[ترجمه گوگل]برادرش به نام گروت رفته بود، هرچند نام واقعی او Oppo بود

11. Oh, every penny . . . but never a groat more, my lord.
[ترجمه ترگمان]اوه، هر پنی یه ذره بیشتر از این نمیشه، سرورم
[ترجمه گوگل]اوه، هر پنی اما هرگز بیشتر غلات، پروردگار من

12. Buckwheat process was discussed, focusing on buckwheat groat process. In the meanwhile, cereal breakfast made from buckwheat was also reviewed in the paper.
[ترجمه ترگمان]این روند با تمرکز بر روی فرآیند کاشت گندم سیاه مورد بحث و بررسی قرار گرفت در این میان، صبحانه غله تهیه شده از گندم سیاه نیز در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فرایند گندم سیاه مورد بحث قرار گرفت، با تمرکز بر روند غلات گندم در عین حال، صبحانه های غلات از گندم سیاه نیز در این مقاله بررسی شده است

13. Pin a Day is a Groat a Year.
[ترجمه ترگمان]یک روز برای سال یک سال است
[ترجمه گوگل]پین یک سال یک ساله است

14. I don't care a groat.
[ترجمه ترگمان]من اهمیتی نمیدم
[ترجمه گوگل]من اهمیتی نمی دهم


کلمات دیگر: