کلمه جو
صفحه اصلی

restaurateur


معنی : مهمانخانه دار، صاحب رستوران
معانی دیگر : مدیر رستوران، صاحب رستوران (restauranteur هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

( restauranteur ) صاحب رستوران، مهمانخانه دار


رستوراندار، صاحب رستوران، مهمانخانه دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the owner or manager of a restaurant.

• owner of a restaurant; person who operates a restaurant
a restaurateur is a person who owns and runs a restaurant; a formal word.

مترادف و متضاد

مهمانخانه دار (اسم)
host, goodman, innkeeper, restaurateur

صاحب رستوران (اسم)
restaurateur

جملات نمونه

1. You aren't simply at the mercy of restaurateurs.
[ترجمه ترگمان]شما فقط به لطف of نیستید
[ترجمه گوگل]شما به سادگی در رفاه رستوران ها نیستید

2. Leading hoteliers, publicans and restaurateurs will converge at the Kings Hall, Balmoral, to choose new wines for their customers.
[ترجمه ترگمان]هتل های برجسته، publicans و restaurateurs در تالار پادشاهان، Balmoral، برای انتخاب شرابه ای جدید برای مشتریان به هم نزدیک خواهند شد
[ترجمه گوگل]هتل های پیشرو، متصدیان و رستورانداران در سالن پادشاه Balmoral، برای انتخاب شراب تازه برای مشتریان خود، همگرا خواهند شد

3. Restaurateurs have already been warned they could face hefty fines if they fail to join the Darlington Council register before April
[ترجمه ترگمان]restaurateurs پیش از این به آن ها هشدار داده شده است که اگر نتوانند قبل از ماه آوریل به شورای دارلینگتون وارد شوند با جریمه های سنگینی مواجه خواهند شد
[ترجمه گوگل]رستوران ها قبلا هشدار داده اند که اگر قبل از ماه آوریل به عضویت شورای Darlington Council نرسیده اند، می توانند با جریمه های سنگین مواجه شوند

4. The would-be restaurateur became, by accident, an importer.
[ترجمه ترگمان]The، وارد کننده، به وسیله یک وارد کننده، تبدیل به یک وارد کننده شد
[ترجمه گوگل]رستورانی احتمالی به طور تصادفی وارد کننده شد

5. Also patron of cooks, cutlers, glaziers, restaurateurs, and Sri Lanka.
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی of، cutlers، glaziers، restaurateurs و سری لانکا
[ترجمه گوگل]همچنین مدافعان آشپزی ها، کاترپیلارها، شیشه ها، رستوران ها و سریلانکا است

6. "They smell like garlic," said restaurateur Xu, voicing a popular refrain. "We Shanghai people keep ourselves and our homes very clean. We are more refined. We drink coffee. They only drink tea.
[ترجمه ترگمان]\"restaurateur ژو\" اظهار داشت: \" آن ها بوی سیر را می شنوند، ما در شانگهای ما خودمان و خانه هایمان را خیلی تمیز نگه می داریم ما more ما قهوه می خوریم آن ها فقط چای می نوشند
[ترجمه گوگل]Restaurateur Xu می گوید: 'آنها مانند سیر بوی می دهند، که یک رأی مردمی می گوید 'ما مردم شانگهای خودمان را حفظ می کنیم و خانه هایمان بسیار تمیز است ما بیشتر تصفیه شده ایم ما قهوه می خوریم آنها فقط چای می نوشند

7. The restaurateur keeps a journal every night.
[ترجمه ترگمان]صاحب رستوران هر شب یه دست نوشته رو مرتب میکنه
[ترجمه گوگل]رستوران هر روز یک مجله را نگه می دارد

8. A few years ago I told a restaurateur just starting out that he should cut corners on things his customers wouldn't notice.
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، من به یک صاحب رستوران گفتم که باید گوشه و کنار چیزهایی را که مشتریان آن ها متوجه نشده باشند، قطع کند
[ترجمه گوگل]چند سال پیش به یک رستوران مجلل گفتم که فقط باید شروع کند که او باید بر روی چیزهایی که مشتریانش متوجه آن نشوند، گوشه گیر نشوند

9. According to the restaurateur, the waste could be collected and recycled by sanitation workers, but an official with the Wuhan urban management bureau told China Dail.
[ترجمه ترگمان]به گفته the، این زباله ها را می توان با استفاده از کارگران بهداشتی جمع آوری و بازیابی کرد، اما یکی از مسئولان اداره مدیریت شهری Wuhan به چین Dail گفت
[ترجمه گوگل]طبق گفته رستوران، زباله ها می توانند توسط کارگران بهداشتی جمع آوری و بازیافت شوند، اما یک مقام رسمی با دفتر مدیریت شهری ووهان به چین دیل گفت:

10. In his new career as a restaurateur he has blossomed and harvested many awards.
[ترجمه ترگمان]او در شغل جدید خود به عنوان یک restaurateur شکوفا شده و جوایز بسیاری را درو کرده است
[ترجمه گوگل]او در زندگی جدید خود به عنوان یک رستوران کار می کرد و شکوفه های زیادی به دست آورده است

11. A Hollywood restaurateur named Dan Tana is also on board with the project.
[ترجمه ترگمان]یک فیلم هالیوودی به نام دن Tana نیز با این پروژه همراه است
[ترجمه گوگل]رستوران مجلل هالیوودی به نام Dan Tana نیز در این پروژه حضور دارد

12. An Australian restaurateur fed up with the waste left by diners has ordered her customers to eat everything on their plates for the sake of the earth or pay a penalty fee.
[ترجمه ترگمان]یک restaurateur استرالیایی که از ضایعات باقی مانده توسط رستوران ها تغذیه می شود، به مشتریان خود دستور داده است که هر چیزی را روی بشقاب خود بخورند و یا هزینه جریمه بپردازند
[ترجمه گوگل]رستوران گرای استرالیایی که از زباله های موجود در دینرها خسته شده است دستور داده است که مشتریان خود را برای خوردن همه چیز در صفحات خود به خاطر زمین و یا پرداخت هزینه مجازات

13. The recipes, I was happy to notice, rapidly found favour with restaurateurs.
[ترجمه ترگمان]دستور پخت غذا، من خوشحال بودم که متوجه شدم، به سرعت به نفع restaurateurs (restaurateurs)پیدا کردم
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها، من خوشحال شدم که متوجه شدم، رستوران ها به سرعت در حال پیدا کردن منافع خود هستند

14. The war-time legacy of the five-shilling legal maximum on restaurant bills was an open cheque for profiteers to pose as restaurateurs.
[ترجمه ترگمان]میراث زمانی جنگ پنج شیلینگ قانونی در هزینه های رستوران یک چک باز برای سودجویان با عنوان restaurateurs بود
[ترجمه گوگل]میراث جنگ زمان حداکثر حقوق قانونی پنج شیلینگ در صورتحساب های رستوران یک بررسی باز برای سودآورانی بود که به عنوان رستوران ها مطرح می شدند

پیشنهاد کاربران

restaurateur ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: رستوران‏دار
تعریف: کسی که غذاخوری/ رستوران را اداره کند


کلمات دیگر: