کلمه جو
صفحه اصلی

eurhythmy


معنی : خوش اندامی، هماهنگی و تقارن ساختمان، ضربان منظم نبض، حرکات منظم بدن، پر نوختی
معانی دیگر : eurythmy : معماری هم اهنگی و تقارن ساختمان، طب ضربان منظم نب­

انگلیسی به فارسی

( eurythmy =) (معماری) هماهنگی و تقارن ساختمان، (پزشکی) ضربان منظم نبض، حرکات منظم بدن


eurhythmy، هماهنگی و تقارن ساختمان، ضربان منظم نبض، حرکات منظم بدن، پر نوختی، خوش اندامی


مترادف و متضاد

خوش اندامی (اسم)
elegance, grace, airiness, gracefulness, daintiness, eurhythmy, pulchritude

هماهنگی و تقارن ساختمان (اسم)
eurhythmy

ضربان منظم نبض (اسم)
eurhythmy

حرکات منظم بدن (اسم)
eurhythmy

پر نوختی (اسم)
eurhythmy, melodiousness


کلمات دیگر: