کلمه جو
صفحه اصلی

fomentation


معنی : تحریک، ترویج
معانی دیگر : (پزشکی) گرماب درمانی، حوله ی آب گرم، کمپرس آب گرم، (آبگونه یا دارویی که در گرماب درمانی به کار می رود) گرماب دارو

انگلیسی به فارسی

تحریک، ترویج


افسردگی، تحریک، ترویج


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of instigating or encouraging the development of discord, discontent, or the like.

(2) تعریف: the act of treating a body surface with warm water, medicated liquids, or the like, or the substance thus applied.

• instigation; incitement; application of water or medicated liquids; medicated liquids

مترادف و متضاد

تحریک (اسم)
instigation, incitement, persuasion, fret, boil, actuation, stimulation, stimulus, excitation, fomentation, agitation, excitement, animation, inanition, suasion, incitation, snit

ترویج (اسم)
advancement, promotion, propagation, promulgation, cultivation, fomentation, promulgator

جملات نمونه

1. The invented medical analgesic fomentation bag is composed of heat generation agent, traditional Chinese analgesic and bag.
[ترجمه ترگمان]داروی ضد درد مسکن اختراع، از عامل تولید گرما، مسکن سنتی چینی سنتی و کیسه است
[ترجمه گوگل]کیسه فومنتال ضد انعقادی پزشکی اختراع شده شامل عامل تولید گرما، ضد درد و سنتی چینی است

2. My doctor let me Fomentation day, I think the trouble the past few days, intends to find a doctor of acupuncture, may be faster to resolve it.
[ترجمه ترگمان]دکترم به من اجازه داد که یک روز در عرض چند روز آینده مشکل را پیدا کنم، قصد دارم دکتر طب سوزنی را پیدا کنم، شاید زودتر آن را حل و فصل کنم
[ترجمه گوگل]دکتر من اجازه داد روز Fomentation من، من فکر می کنم مشکل در چند روز گذشته، در نظر دارد برای پیدا کردن یک دکتر طب سوزنی، ممکن است سریع تر برای حل و فصل آن

3. Fomentation with warm water, cotton wool and Dettol or salt should be applied at night before sleep.
[ترجمه ترگمان]Fomentation با آب گرم، پشم پنبه و نمک و یا نمک باید در شب قبل از خوابیدن به کار رود
[ترجمه گوگل]قبل از خواب، باید قبل از خواب از پاشیدن آب گرم، پشم و دتول یا نمک استفاده کنید

4. Conclusion Votatin emulgel inunction excelled fomentation in treating the pain from vein transfusion.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Votatin emulgel inunction fomentation در درمان درد ناشی از انتقال خون پیشی گرفت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Votatin Emulgel تسریع در تشخیص درد از انتقال خون وریدی

5. Panyu in Guangzhou has been feeling tired of the "big times, " Why Fomentation to all directions in Beijing?
[ترجمه ترگمان]Panyu در گوانگ ژو از \"زمان بزرگ\" احساس خستگی می کند، چرا که چرا به همه جهات در پکن نگاه می کند؟
[ترجمه گوگل]Panyu در گوانگژو از 'زمان های بزرگ' خسته شده است، چرا برای همه جنبه ها در پکن حرکت می کند؟

6. It has been suggested that these pressures exacerbated an already tenuous situation, and set the stage for the fomentation of the Civil War.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که این فشارها وضعیت ضعیف را تشدید کرده و صحنه جنگ داخلی را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]پیش بینی شده است که این فشارها یک وضعیت ضعیف را تشدید می کند و مرحله ای را برای تظاهرات جنگ داخلی تعیین می کند

7. Can boil water, let your baby hear steam generated, or use warm towel baby Fomentation Department of nasion.
[ترجمه ترگمان]می تواند آب را جوش بیاورد، اجازه دهید نوزادتان بخار تولید کند، و یا از حوله گرم مخصوص نوزاد nasion Fomentation استفاده کند
[ترجمه گوگل]می تواند آب را جوش دهد، اجازه دهید کودک شما بخار بخار تولید کند یا از صندلی فندق لباس نوزاد استفاده کند

8. To treat ( the skin, for example ) by fomentation.
[ترجمه ترگمان]برای درمان (برای مثال پوست)توسط fomentation
[ترجمه گوگل]برای درمان (به عنوان مثال پوست) به وسیله قرار گرفتن در معرض


کلمات دیگر: