کلمه جو
صفحه اصلی

logion


معنی : کلمات قصار، اقوال و گفتار انبیاء
معانی دیگر : اقوال وگفتار انبیاء، کلمات قصار

انگلیسی به فارسی

اقوال وگفتار انبیا ، کلمات قصار


مترادف و متضاد

کلمات قصار (اسم)
aphorism, logion, apothem

اقوال و گفتار انبیاء (اسم)
logion

جملات نمونه

1. Let's a mirror, character the favorite logion of you.
[ترجمه ترگمان]یه آینه بذار، شخصیت مورد علاقه تو رو
[ترجمه گوگل]بیایید یک آینه، شخصیت منطق مورد علاقه تو باشد

2. The president of the United States has two logion, hope, dream again.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ایالات متحده دو logion، امید، رویا دوباره دارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ایالات متحده دارای دو منطق، امید، رویا است

3. Look at logion this is the parable of the sower: Jesus said,"Listen,a sower came forth,took a handful,and cast Now some fell upon the pathway and the birds came and picked them out.
[ترجمه ترگمان]به logion نگاه کنید، این حکایت of است: عیسی گفت، \" گوش کن، یک sower آمد، یک مشت برداشت، و حالا برخی بر روی مسیر افتادند و پرندگان آمدند و آن ها را برداشتند
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب به منطق نگاه کنید مثل این است که عیسی مسیح گفت: «گوش کنید، یک ارشاد بیرون آمد، یک انگشت کوچک را گرفت و حالا برخی از آنها بر روی مسیر افتادند و پرندگان آمدند و آنها را بیرون آوردند

4. So often in scholarship and your textbooks sometimes it'll say "logion 11from the Gospel of Thomas," and that just means "saying 1 "
[ترجمه ترگمان]بنابراین اغلب در بورس تحصیلی و کتاب های درسی تان گاهی می گویند \"logion ۱۱ از انجیل توماس\" و این فقط به معنای \"گفتن ۱\" است
[ترجمه گوگل]بنابراین اغلب در بورس تحصیلی و کتاب های درسی شما گاهی اوقات 'منطق 11 از انجیل توماس' را می گویند و این فقط به معنای 'گفتن 1'

5. This is to associate one of logion that accuse an assistant president to hold president Liu Chuanzhi concurrently.
[ترجمه ترگمان]این مربوط به یکی از logion است که دستیار رئیس جمهور را به داشتن رئیس جمهور لیو Chuanzhi همزمان متهم می کند
[ترجمه گوگل]این موضوع مربوط به یک منطق است که یک دستیار رییس جمهور را متقاعد کند تا همزمان رئیس جمهور لیو چانوزی را برگزار کند

6. Instead of calling these sayings you will often see them called logia, that's the plural,logion is the singular.
[ترجمه ترگمان]به جای آن که این گفته ها را بیان کنید، اغلب آن ها را \"logia\" (logia)خواهید دید، که جمع آن مفرد است
[ترجمه گوگل]به جای فراخوانی این سخنان، شما اغلب آنها را منطقی نامیده اید، این چندگانه است، منطق تکینگی است

7. The inner similarity between A-Q and the nephew confirms the logion in the Enlightenment Era of France: Man is the product of society.
[ترجمه ترگمان]شباهت درونی بین A - Q و برادرزاده تایید the را در دوران روشن گری فرانسه تایید می کند: انسان محصول جامعه است
[ترجمه گوگل]شباهت درونی بین A-Q و برادرزاده، منطق در عصر روشنگری فرانسه را تایید می کند: انسان محصول جامعه است

8. Promotion is a kind of force, flexible language is a kind of direction my logion, everybody remembers.
[ترجمه ترگمان]ترویج نوعی زور است، زبان انعطاف پذیر نوعی جهت است که همه به یاد دارند
[ترجمه گوگل]ارتقا یک نوع نیروی است، زبان انعطاف پذیر، نوعی جهت گیری است که من منطبق می کنم، همه به یاد می آورند


کلمات دیگر: