1. The beautiful thing about white phosphorous is that it puts out white smoke that you can see through almost anything.
[ترجمه ترگمان]چیز زیبایی که در مورد فسفر سفید وجود دارد این است که دود سفیدی را بیرون می دهد که تقریبا می توانید هر چیزی را ببینید
[ترجمه گوگل]چیز زیبا در مورد فسفر سفید این است که آن را از دود سفید است که شما می توانید از طریق تقریبا هر چیزی را ببینید
2. Her hair was stiff and phosphorous, a dome-like wedge.
[ترجمه ترگمان]موهایش سیخ شده بود و فسفر، یک حباب مانند
[ترجمه گوگل]موهایش سفت و فسفر بود، گوه مانند گنبد
3. The inner anode includes insoluble carbon and phosphorous - copper bar.
[ترجمه ترگمان]آند درونی شامل کربن و phosphorous copper می باشد
[ترجمه گوگل]آندز داخلی شامل کربن نامحلول و فسفر - نوار مس است
4. Effects of 19 year grazing on phosphorous stock and forms in chestnut soil of Leymus chinensis steppe were investigated.
[ترجمه ترگمان]اثر بارش ۱۹ ساله بر روی ذخایر phosphorous و اشکال در خاک شاه بلوط در جلگه Leymus chinensis مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات 19 ساله گاو بر روی ذخایر فسفر و اشکال آن در خاک شاه بلوط Leymus chinensis steppe مورد بررسی قرار گرفت
5. Bomber, tank, rocket, white phosphorous bomb and machine gun are solid high wall, and the armless civilian that destroyed, burnt and knocked down by those weapons were eggs.
[ترجمه ترگمان]یک بمب گذار، تانک، راکت، بمب phosphorous سفید و مسلسل دارای دیواره بالایی هستند و غیر نظامی بدون سلاح که از میان این سلاح ها نابود شده، سوزانده شده و در اثر آن کشته شده اند
[ترجمه گوگل]بمب گذار، مخزن، موشک، بمب فسفر سفید و مسلسل، دیوار محکم بالایی هستند و افراد غیرنظامی که از طریق آن سلاح ها نابود شده، سوزانده شده و از بین رفته اند، تخم ها بوده اند
6. Phosphorous acid is the acid anhydride of orthophosphoric acid ( H 3 PO 4 ).
[ترجمه ترگمان]Phosphorous اسید استیک acid اسید orthophosphoric (H - ۳ PO)است
[ترجمه گوگل]اسید فسفریک آنیدرید اسید اسید اوروتوفسفریک (H 3 PO 4) است
7. The suggestions for further development of phosphorous chemical industry are put forward.
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها برای توسعه بیشتر صنعت شیمی phosphorous به جلو ارایه می شوند
[ترجمه گوگل]پیشنهادی برای توسعه بیشتر صنایع شیمیایی فسفری ارائه شده است
8. The result shows in the new process phosphorous trichloride consumption can be reduced and phosphorous acid recovery can be increased by about 10%.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که در فرآیند جدید مصرف trichloride phosphorous می تواند کاهش یابد و بازیابی اسید phosphorous می تواند تا حدود ۱۰ درصد افزایش یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد در فرایند جدید مصرف فسفر ترشلرید می تواند کاهش یابد و بازیابی اسید فسفریک می تواند حدود 10 درصد افزایش یابد
9. During these two years, we studied the nitrogen, phosphorous, potassium nutrition balance case of albic rice soils.
[ترجمه ترگمان]در طول این دو سال، ما در مورد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و مورد تعادل مواد برنج albic مطالعه کردیم
[ترجمه گوگل]در طی این دو سال، مورد بررسی قرار گرفتند مورد نابودی، فسفر و پتاسیم در مورد دانه های برنج آلبیون
10. The production status of phosphorous chemical industry and its existing problems in China are also introduced.
[ترجمه ترگمان]وضعیت تولید of chemical و مشکلات موجود در چین نیز معرفی شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت تولید صنایع شیمیایی فسفر و مشکلات موجود در چین نیز معرفی شده است
11. The effect of quick-acting phosphorous (QAP) concentration in soil on vertical distribution of T. repens was significant.
[ترجمه ترگمان]اثر of - quick (QAP)در خاک بر روی توزیع عمودی T repens قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]تأثیر غلظت فسفات با سرعت عمل (QAP) در خاک بر توزیع عمودی T repens معنی دار بود
12. Conclusion Urinary calcium and phosphorous is influenced by the constitution of diets.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کلسیم و فسفر نیز تحت تاثیر قانون اساسی رژیم غذایی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کلسیم و فسفر ادرار تحت تأثیر ساختار رژیم غذایی قرار دارند
13. Leivi is particularly worried by the high levels of phosphorous and nitrogen in the animals' droppings, which seep into groundwater.
[ترجمه ترگمان]Leivi به ویژه نگران میزان بالای فسفر و نیتروژن در the حیوانات هستند که به آب های زیرزمینی نفوذ می کنند
[ترجمه گوگل]Leivi به خصوص با سطوح بالای فسفر و نیتروژن در دفع حیوانات، که به آب های زیرزمینی نفوذ می کند، نگران است
14. Sedimentrich runoff from logging, road building and real estate development has been filling the lake with nitrogen and phosphorous.
[ترجمه ترگمان]رواناب فاضلاب از درختان جنگل، ساخت جاده و توسعه املاک و مستغلات با نیتروژن و فسفر پر شده است
[ترجمه گوگل]رواناب Sedimentrich از ورود به سیستم، ساخت و ساز جاده و توسعه املاک و مستغلات پر کردن دریاچه با نیتروژن و فسفر است