1. His report was scathing about Loyalist and Republican terror groups.
[ترجمه ترگمان]گزارش او در مورد Loyalist و گروه های تروریستی جمهوری خواه بود
[ترجمه گوگل]گزارش او در مورد گروه های تروریستی حزب کمونیست و حزب جمهوری خواه بود
2. The rebel forces have been repeatedly attacked by loyalist troops.
[ترجمه ترگمان]نیروهای انقلابی بارها توسط نیروهای وفادار به نیروهای وفادار مورد حمله قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]نیروهای شورشی بارها و بارها توسط نیروهای وفادار مورد حمله قرار گرفته اند
3. Loyalist paramilitaries were blamed for the shooting.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان Loyalist به خاطر این تیراندازی مورد سرزنش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]فرماندهان وفادار به تیراندازی متهم بودند
4. If the security forces are not present and loyalist gunmen commit murder it is still the result of collusion.
[ترجمه ترگمان]اگر نیروهای امنیتی حاضر نباشند و مردان مسلح وفادار به قتل دست به قتل بزنند، هنوز نتیجه تبانی است
[ترجمه گوگل]اگر نیروهای امنیتی حضور نداشته باشند و مردان مسلح به قتل برسند، هنوز هم نتیجه توافق است
5. Loyalist extremist groups which planted bombs, on the other hand, often gave no warning.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر گروه های افراط گرا که بمب کار گذاشته بودند، اغلب هیچ هشداری نداده اند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، گروه های افراط گرای لوییست که بمب ها را کاشتند اغلب هشدار دادند
6. Suddenly, the loyalist outcry over the arrests in the Rathcoole district was the government's best friend.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، اعتراض وفاداران به افراد در منطقه Rathcoole بهترین دوست دولت بود
[ترجمه گوگل]ناگهان، تظاهر کنندگان وفادار به دستگیری ها در ناحیه Rathcoole بهترین دوست دولت بود
7. Loyalist paramilitaries yesterday threatened a new outbreak of bloodshed in republican areas of Northern Ireland.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان Loyalist دیروز شیوع تازه ای از خونریزی در مناطق جمهوری ایرلند شمالی را تهدید کردند
[ترجمه گوگل]فرماندهان محلی در روز گذشته تهدید جدیدی از خونریزی در مناطق جمهوریخواه ایرلند شمالی را تهدید کردند
8. But hardly anyone in political circles, including Republican loyalist redoubts on Capitol Hill, believes that right now.
[ترجمه ترگمان]اما به ندرت کسی در محافل سیاسی از جمله استحکامات جمهوری خواهان در کاپیتول هیل در حال حاضر این حق را دارد
[ترجمه گوگل]اما به سختی کسی که در محافل سیاسی قرار دارد، از جمله رفوردهان وفادار جمهوریخواهان در کاپیتول هیل، معتقد است که هم اکنون
9. They pressed on him the anomalies between loyalist and republican sentences.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی قاعدگی های بین وفاداران و جمهوری خواهان را به او فشار دادند
[ترجمه گوگل]آنها بر او ناسازگاری بین احکام وفاداری و جمهوری را مطرح کردند
10. Loyalist killers opened fire as the man was getting out of a car.
[ترجمه ترگمان]قاتل loyalist وقتی داشت از ماشین پیاده می شد آتش را باز کرد
[ترجمه گوگل]قاتلان قهرمانانه آتش گرفتند چون مرد از ماشین خارج شد
11. We urge loyalist paramilitaries to cease all acts of violence.
[ترجمه ترگمان]ما شبه نظامیان وفادار به وفادار را تشویق می کنیم که تمام اعمال خشونت را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]ما از نیروهای وفادار حمایت می کنیم تا تمام اعمال خشونت را متوقف کنیم
12. But his good loyalist credentials could not save him when he departed from the narrow path.
[ترجمه ترگمان]اما هنگامی که از راه باریکی بیرون می رفت، توانایی او نمی توانست او را نجات دهد
[ترجمه گوگل]اما مدارک معتبر وفادار او نمیتوانست او را پس از خروج از مسیر باریک نجات دهد
13. Resistance from left-wing militia forces and loyalist Civil and Assault Guards was intermittently intense but incapable of seriously holding up the advance.
[ترجمه ترگمان]مقاومت در برابر نیروهای شبه نظامیان جناح چپ و افراد گارد سلطنتی و تهاجمی به طور متناوب قوی بود اما قادر به برگزاری جدی پیشرفت نبودند
[ترجمه گوگل]مقاومت نیروهای شبه نظامی چپ و وفادار مدافعان و سپاه پاسداران به طور متناوب شدید بود اما نتوانسته بود به طور جدی پیشروی کند
14. In Northern Ireland the loyalist ceasefire is under scrutiny after bombs were planted at sports grounds.
[ترجمه ترگمان]در ایرلند شمالی، بعد از این که بمب ها در زمین های ورزشی کار گذاشته شدند، آتش بس وفادار به وفاداران تحت موشکافی قرار دارد
[ترجمه گوگل]در ایرلند شمالی، پس از بمب گذاری در زمین های ورزشی، آتش بس فورا تحت بررسی قرار می گیرد
15. The ruthless scenario was outlined by one hardline loyalist figure last week.
[ترجمه ترگمان]این سناریوی ظالم هفته گذشته توسط یک فرد وفادار به وفاداران مطرح شد
[ترجمه گوگل]سناریوی بی رحمانه توسط یک شخصیت وفادار فشرده هفته گذشته مشخص شد