1. do the housework but don't overdo it
کارهای خانه را انجام بده ولی زیاده روی نکن.
2. she does all of the housework and her husband does not help out at all
او همه ی کارهای خانه را می کند و شوهرش اصلا کمک نمی کند.
3. Housework is negatively valued as a retreat from a disliked alternative — employment work.
[ترجمه ترگمان]housework به طور منفی به عنوان عقب نشینی از کار اشتغال جایگزین مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کار خانهی منفی به عنوان عقب نشینی از جایگزین غیرممکن - کار اشتغال است
4. How much do men share housework and the care of the children?
[ترجمه ترگمان]مردان چقدر کاره ای خانه و مراقبت از کودکان را انجام می دهند؟
[ترجمه گوگل]چقدر مردان کار خانهداری و مراقبت از کودکان را انجام میدهند؟
5. She is in charge of the housework.
[ترجمه ترگمان]او مسئول کاره ای خانه است
[ترجمه گوگل]او مسئول امور خانه است
6. He always helps with the housework.
[ترجمه ترگمان]همیشه به کاره ای خانه کمک می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه با کارهای خانه کمک می کند
7. She lacked any inclination for housework.
[ترجمه ترگمان]هیچ تمایلی به کار در خانه نداشت
[ترجمه گوگل]او هیچ تمایلی برای کارهای خانه نداشت
8. Her hands were roughened by housework.
[ترجمه ترگمان]دست او از کاره ای خانه سخت شده بود
[ترجمه گوگل]دستانش توسط کارهای خانهی خشن شد
9. I spent all morning doing the housework.
[ترجمه ترگمان]تمام صبح را صرف کاره ای خانه کردم
[ترجمه گوگل]من تمام صبح انجام کارهای خانه را انجام دادم
10. The old couple have no one to do housework; they have to fend for themselves.
[ترجمه ترگمان]این زوج پیر کسی را ندارند که کاره ای خانه را انجام دهند، باید خودشان از خودشان دفاع کنند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر قدیمی هیچ کس برای انجام کارهای خانه؛ آنها باید خودشان را بگیرند
11. She spends her day doing housework, watching television, reading, and so on.
[ترجمه ترگمان]او روز خود را صرف انجام کاره ای خانه، تماشای تلویزیون، خواندن و غیره می کند
[ترجمه گوگل]او روز خود را با انجام کارهای خانه، تماشای تلویزیون، خواندن و غیره صرف می کند
12. We all help with the housework.
[ترجمه ترگمان] همه ما به کارای خونه کمک می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما در کارهای خانه کمک می کنیم
13. We take it in turns to do the housework.
[ترجمه ترگمان]به نوبت کاره ای خانه را انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]ما آن را در نوبت انجام کار خانه
14. I'll let her off the housework this weekend.
[ترجمه ترگمان]من این آخر هفته او را از خانه بیرون می کشم
[ترجمه گوگل]من آخر هفته این کار را انجام خواهم داد