1. Militarists ran the country.
[ترجمه ترگمان]militarists کشور را اداره می کرد
[ترجمه گوگل]نیروهای نظامی کشور را اداره کرد
2. Napoleon is presumably the greatest militarist of modern times.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون احتمالا بزرگ ترین militarist عصر جدید است
[ترجمه گوگل]ناپلئون احتمالا بزرگترین جنگجویان مدرن است
3. Bombard, it is the military affairs of militarist!
[ترجمه ترگمان]بله، این امور نظامی ارتش است
[ترجمه گوگل]بمبارد، این امور نظامی نظامی است!
4. As a militarist, he must have tactical awareness.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ارتش، اون باید بیشتر از این آگاهی داشته باشه
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نظامیگر، باید آگاهی تاکتیکی داشته باشد
5. He was an excellent militarist who was perfectly calm and collected in commanding the army.
[ترجمه ترگمان]او یک ارتش عالی ارتش بود که کام لا آرام بود و به ارتش مسلط بود
[ترجمه گوگل]او یک نظامی نظامی عالی بود که کاملا آرام بود و در فرماندهی ارتش جمع آوری شد
6. Emperor Taizong in Tang dynasty was not only an outstanding politician, militarist, but also a calligraphist, poet. He had great capability in culture and art.
[ترجمه ترگمان]امپراطور Taizong در سلسله تانگ نه تنها یک سیاست مدار برجسته، بلکه یک شاعر و شاعر بود او استعداد زیادی در فرهنگ و هنر داشت
[ترجمه گوگل]امپراتور تایزونگ در سلسله تانگ نه تنها یک سیاستمدار برجسته، نظامی گرا بود، بلکه یک متخصص خوشنویسی و شاعر بود او توانایی عالی در فرهنگ و هنر داشت
7. Chou En-lai is not only a great proletariat revolutionist, politician, militarist, diplomat, but also an outstanding Marxist theorist.
[ترجمه ترگمان]چو ان - lai نه تنها یک انقلابی بزرگ، سیاست مدار، سیاست مدار، سیاست مدار، و همچنین یک نظریه پرداز مارکسیست بود
[ترجمه گوگل]چو ال لایت نه تنها انقلابی، سیاستمدار، نظامی و دیپلمات، بلکه نظریه پرداز برجسته مارکسیستی است
8. Comrade Chen Yun is revolutionist of proletariat of our party older generation, politician, militarist.
[ترجمه ترگمان]رفیق چن یون انقلابی از proletariat نسل قدیمی حزب ما، سیاست مدار، سیاست مدار است
[ترجمه گوگل]رفیق چن یون انقلابی از پرولتاریا حزب نسل ما، سیاستمدار و نظامی است
9. Japan’s relations with its neighbours deteriorated under the leadership of Mr Fukuda’s predecessor but one, Junichiro Koizumi, with his devil-may-care visits to the militarist Yasukuni war shrine.
[ترجمه ترگمان]روابط ژاپن با همسایگانش تحت رهبری رئیس جمهور پیشین آقای Fukuda، one Koizumi، با بازدید devil his از حرم جنگی militarist Yasukuni بدتر شده است
[ترجمه گوگل]روابط ژاپن با همسایگان خود تحت رهبری سلفی آقای فوکودا، اما یکی، جونیشیرو کویزیومی، با بازدید های شیاطین او از جنگ مقدس جنگ یاسوکونی جنگجویانه رو به رو شد
10. But most also wanted the prime minister to visit Yasukuni, Tokyo's militarist shrine, on remembrance day.
[ترجمه ترگمان]اما بیشتر آن ها می خواستند که نخست وزیر از Yasukuni، مقبره militarist توکیو، در روز یادبود دیدن کند
[ترجمه گوگل]اما اکثر آنها همچنین می خواستند نخست وزیر به بازدید از Yasukuni، حرم نظامیان توکیو، در روز یادبود
11. All these motives have made me a passionate pacifist and anti militarist.
[ترجمه ترگمان]همه این انگیزه ها مرا a و anti passionate
[ترجمه گوگل]تمام این انگیزه ها من را آرام آرام و ضد نظامی گرا بود
12. Both of the World Wars were instigated by a militarist Germany.
[ترجمه ترگمان]هر دو جنگ جهانی توسط یک آلمان نازی تحریک شدند
[ترجمه گوگل]هر دو جنگ جهانی توسط یک آلمان نظامی گشوده شد
13. In 194 American long-ranged P- 38 fighters shot down Yamamoto’s aircraft off Bougainville, killing the Japanese officer best placed to overthrow the militarist regime.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۴ گروه از مبارزان \"P - ۳۸\" آمریکایی، هواپیمای Yamamoto را از Bougainville به پایین پرتاب کردند و این منجر به کشته شدن بهترین افسر ژاپنی برای سرنگونی رژیم militarist شد
[ترجمه گوگل]در 194 جنگنده آمریکایی طولانی مدت جنگنده های P-38 هواپیمای یاماموتو را از بوگینویل بمباران کرد و افسر ژاپنی را که بهترین موقعیت را برای سرنگونی رژیم نظامی داشت، کشته بود