1. I looked at each phial of heart stimulant in turn, the files, the needles in their sterile jar.
[ترجمه ترگمان]من به هر کدام یک شیشه محرک قلب نگاه کردم و به نوبه خود پرونده ها و سوزن و سوزن را در ظرف استریل آن ها نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من در هر فنجان محرک قلب به نوبه خود، فایل ها، سوزن ها در شیشه استریل خود را نگاه کردم
2. Clutching the phial of thallium in his pocket he got back into the car.
[ترجمه ترگمان]شیشه شیرش را در جیبش نگه داشت و سوار اتومبیل شد
[ترجمه گوگل]چسب زدن دارویی تالیوم در جیبش به ماشین برگشت
3. This precious new phial of innocence, his new self after the revelation, had to be offered to Mary.
[ترجمه ترگمان]این شیشه جدید و جدید بی گناهی که بعد از کشف افشاگری به مری تقدیم شد
[ترجمه گوگل]این جعبه بی نظیر جدید ارزشمند، خود جدید خود را بعد از وحی، مجبور به مری شد
4. The killer seems more comfortable with a phial than with a dagger.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد قاتل با یه شیشه بیشتر از یه خنجر راحت باشه
[ترجمه گوگل]قاتل به نظر می رسد با یک فنجان راحت تر از یک خنجر
5. Bohr Locked away with an imaginary phial of cyanide.
[ترجمه ترگمان]با یک شیشه قرص ضد آفتاب از خود دور شدند
[ترجمه گوگل]بور با جعبه ای خیالی سیانید قفل شده است
6. The miracle has been performed by the Archbishop of Naples since 1389 when the phial mysteriously first appeared.
[ترجمه ترگمان]این معجزه توسط اسقف اعظم ناپل از سال ۱۳۸۹ تا زمانی که این شیشه به طور مرموز پدیدار شد اجرا شده است
[ترجمه گوگل]معجزه توسط اسقف اعظم ناپل از سال 1389 انجام شده است، زمانی که اسرارآمیز اولین بار ظاهر شد
7. Many general practitioners will know the unpleasant effect that a broken phial of dextrose has on the inside of a medical bag.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از متخصصان عمومی این اثر ناخوشایند را خواهند دانست که شیشه شکسته of در داخل یک کیسه پزشکی قرار دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان عمومی عوارض ناخوشایندی را که یک جعبه شکسته از دکستروز در داخل کیسه های پزشکی وجود دارد، می دانند
8. He left the room, and returned in five minutes with a phial.
[ترجمه ترگمان]او اتاق را ترک کرد و پنج دقیقه بعد با بطری برگشت
[ترجمه گوگل]او اتاق را ترک کرد و در پنج دقیقه با یک فنجان بازگشت
9. Here is an exquisite reliquary from the shrine of Saint Oda that harbours a phial of the Virgin Mary's breast milk.
[ترجمه ترگمان]این یک reliquary عالی از معبد سنت Oda است که شیشه شیر مادر مریم باکره را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]در اینجا یک مجسمه نفیس از زیارتگاه سنت اودا است که دارای شیرینی شیر مادر شیرین مریم است
10. Above all, children must be protected: "I would rather give a healthy boy or a healthy girl a phial of prussic acid than this novel. "
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، باید از کودکان محافظت کرد: \" من ترجیح می دهم یک پسر سالم و یا یک دختر سالم یک بطری اسید prussic از این رمان بدهم \"
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، کودکان باید محافظت شوند 'من ترجیح می دهم که یک پسر سالم یا یک دختر سالم یک داروی اسید پرسیک را از این رمان بدهم '
11. The abb é made him smell the contents of the phial, and he again opened his eyes.
[ترجمه ترگمان]رئیس صومعه او را وادار کرد محتویات آن شیشه را بو ببرد و باز چشمانش را باز کرد
[ترجمه گوگل]عبد او را محتویات جعفری را بوی داده و دوباره چشمانش را باز کرد