1. The bullet missed his head by a millimetre.
[ترجمه ترگمان]یه سر سوزن سرش رو از دست داد
[ترجمه گوگل]گلوله یک میلیمتر از دستش افتاد
2. The cutter is accurate to within ? a millimetre.
[ترجمه ترگمان]تیز کردن صحیح است؟ یه سر سوزن
[ترجمه گوگل]برش دقیق در داخل است؟ یک میلیمتر
3. Physically he had been just one millimetre closer to Doreen than ever before, but emotionally he had crossed a frontier.
[ترجمه ترگمان]از نظر جسمی فقط یک عقربه داشت که قبل از همیشه به دورین نزدیک تر بود، اما از لحاظ احساسی از مرز گذشته بود
[ترجمه گوگل]از لحاظ جسمی او فقط یک میلی متر نزدیک به دورین بوده است، اما از لحاظ عاطفی او از مرز عبور کرده است
4. The glass is only one millimetre thick, and is pale amethyst in colour.
[ترجمه ترگمان]شیشه فقط یک سانتیمتر ضخامت دارد و رنگ به رنگ بنفش کم رنگ دارد
[ترجمه گوگل]شیشه فقط یک میلی متر ضخامت دارد و رنگ آمیزی رنگی است
5. The adult worm is about 1 millimetre long and consists of only about 1000 body cells and thousands of germ cells.
[ترجمه ترگمان]کرم بزرگسالان حدودا ۱ millimetre است و متشکل از حدود ۱۰۰۰ سلول بدن و هزاران سلول میکروب است
[ترجمه گوگل]کرم بالغ حدود 1 میلی متر طول دارد و فقط شامل حدود 1000 سلول بدن و هزاران سلول ژنتیکی است
6. Male speaker I thought one millimetre was good enough on this kind of car.
[ترجمه ترگمان]speaker نر من فکر می کردم یک millimetre در این نوع ماشین به اندازه کافی خوب است
[ترجمه گوگل]سخنران مرد من فکر میکردم یک میلیمتر در این نوع ماشین خوب بود
7. A tolerance of one millimetre means that the measurement has to be within one millimetre of what has been specified.
[ترجمه ترگمان]تحمل یک millimetre به این معنی است که اندازه گیری باید در یک مرحله از آنچه مشخص شده، باشد
[ترجمه گوگل]تحمل یک میلیمتر به این معنی است که اندازه گیری باید در یک میلیمتر از آنچه مشخص شده است باشد
8. He did not move his fingers a millimetre.
[ترجمه ترگمان]انگشتش را تکان داد و گفت: نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه گوگل]او انگشتان خود را یک میلیمتر حرکت نکرد
9. If an animal moves a millimetre out of the state park zones, it's dead.
[ترجمه ترگمان]اگر یک حیوان از مناطق پارک ایالتی خارج شود، مرده است
[ترجمه گوگل]اگر حیوان یک میلیمتر از مناطق پارک ایالت حرکت کند، مرده است
10. One millimetre to the left and who knows?
[ترجمه ترگمان]یه سر سوزن به چپ و کی می دونه؟
[ترجمه گوگل]یک میلیمتر به سمت چپ و چه کسی می داند؟
11. The millimetre thick displays weigh only a few grams and operate on two to five volts.
[ترجمه ترگمان]نمایش های ضخیم millimetre فقط چند گرم وزن دارند و روی دوتا پنج ولت کار می کنند
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش ضخامت میلیمتر تنها چند گرم وزن دارد و دو تا پنج ولت عمل می کند
12. The coats, made of polythene sheet 0. 05 millimetre thick, are fitted on the sheep after shearing.
[ترجمه ترگمان]کت و شلواری که از نمره ۱۰ ساخته شده بو پنج سانتیمتر ضخامت دارد و بعد از پشم چینی هم به گوسفندها وصل است
[ترجمه گوگل]کتهای ساخته شده از پلی اتیلن 0 05 میلی متر ضخامت، بر روی گوسفند پس از برش نصب شده است
13. When the little sixteen - millimetre film is blown up to standard size, the image often blurs.
[ترجمه ترگمان]وقتی که فیلم شانزده - به اندازه استاندارد منفجر می شود، تصویر اغلب محو می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که فیلم شانزده میلیمتر کوچک به اندازه استاندارد منفجر می شود، تصویر اغلب تار می شود
14. The silicon chips are less than a millimetre thick.
[ترجمه ترگمان]تراشه های سیلیکونی (silicon)کم تر از a ضخیم هستند
[ترجمه گوگل]تراشه های سیلیکونی کمتر از یک میلیمتر ضخامت دارند
15. The calculations were exact to the nearest millimetre.
[ترجمه ترگمان]محاسبات ما دقیقا به the millimetre شباهت داشت
[ترجمه گوگل]محاسبات دقیق به نزدیکترین میلیمتر بود