1. his words were inoffensive
اظهارت او ناخوشایند نبود.
2. He is a mild, inoffensive man.
[ترجمه ترگمان]او یک مرد ملایم و بی آزار است
[ترجمه گوگل]او مرد خفیف و بی رحمانه است
3. He seemed like a quiet, inoffensive sort of a guy.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک مرد آرام و بی آزار به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید مانند یک آرام و بی نظیر از یک مرد
4. The censors eviscerated the book to make it inoffensive to the President.
[ترجمه ترگمان]سانسور کتاب را بر آن داشت که به رئیس جمهور inoffensive کند
[ترجمه گوگل]سانسورها این کتاب را از بین بردند تا آن را به رئیس جمهور بیفزایند
5. He is a quiet inoffensive person.
[ترجمه ترگمان]او یک آدم بی آزار و بی آزار است
[ترجمه گوگل]او یک فرد آرام بی رحم است
6. He's a mild inoffensive man.
[ترجمه ترگمان]او یک مرد بی آزار و بی آزار است
[ترجمه گوگل]او یک مرد بی رحمانه است
7. His first campaign ads were bland and inoffensive.
[ترجمه ترگمان]نخستین تبلیغات انتخاباتی او بی آزار و بی آزار بود
[ترجمه گوگل]اولین تبلیغات کمپین او مهربان و بی رحمانه بود
8. He has an inoffensive manner.
[ترجمه ترگمان]رفتارش طبیعی است
[ترجمه گوگل]او شیوه ای بی نظیر دارد
9. By nature inoffensive, friendly, and obliging, his presentation at St. James's had made him courteous.
[ترجمه ترگمان]ذاتا ملایم و دوستانه و مودب و مودب و مودب بود که سنت جیمز او را مودب و مودب کرده بود
[ترجمه گوگل]با طبیعت بی رحم، دوستانه و موجه، ارائه او در سنت جیمز او را متعهد ساخته بود
10. It sounds inoffensive but it's actually rhyming slang for something rude.
[ترجمه ترگمان]به نظر ساده می آید، اما از اصطلاحات عامیانه برای یک کار خشن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بی اهمیت است اما در واقع لعنتی قافیه برای چیزی بی ادب است
11. It's a very nice song. Catchy, and inoffensive.
[ترجمه ترگمان]آهنگ خیلی خوبیه جذابه و بی آزار
[ترجمه گوگل]این آهنگ بسیار زیبا است درخشان و بی رحمانه
12. "He's a mild inoffensive man isn't he? — Oh you've gotta be kidding. "
[ترجمه ترگمان]او یک مرد بی آزار است، این طور نیست؟ حتما شوخیت گرفته
[ترجمه گوگل]'او یک مرد بی رحم خفیف او نیست؟ - آه تو شوخی میکنی '
13. Her exultation being quite undisguised was singularly inoffensive.
[ترجمه ترگمان]exultation که کاملا آشکار بود کام لا علنی بود
[ترجمه گوگل]تقدیرش کاملا غیرقابل انکار بود، به طور انحصاری بی اهمیت بود
14. The censors eviscerated the book to inoffensive to the President.
[ترجمه ترگمان]The کتاب را به رئیس جمهور inoffensive
[ترجمه گوگل]سانسورها این کتاب را بی رحمانه به رئیس جمهور تحمیل کردند
15. All are inoffensive as opposed to products of methane, carbon dioxide formed under strictly anaerobic conditions.
[ترجمه ترگمان]همه as نسبت به محصولات متان، دی اکسید کربن تحت شرایط سخت بی هوازی تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]همه به عنوان مخالف محصولات متان، دی اکسید کربن تحت شرایط کاملا بی هوازی مخالف هستند