کلمه جو
صفحه اصلی

loser


معنی : بازنده، اسب بازنده، ورقبازنده، ضرر کشیده
معانی دیگر : زندانی شده، محکوم و زندانی شده، (عامیانه) محکوم به باخت، بی عرضه، ناکارا، همیشه بازنده، ضرر کننده

انگلیسی به فارسی

بازنده، ورق بازنده، اسب بازنده، ضرر کننده


بازنده، اسب بازنده، ورقبازنده، ضرر کشیده


انگلیسی به انگلیسی

• unsuccessful person; one who loses
the loser of a game, contest, or struggle is the person who is defeated.
a loser is a person or a thing that is always going to be unsuccessful; an informal use.
someone who is the loser as the result of an action or event is in a worse situation because of it.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or group that loses.
متضاد: victor, winner

(2) تعریف: (informal) one who is considered to be ineffectual, incompetent, or socially unacceptable.
مشابه: joker

مترادف و متضاد

بازنده (اسم)
loser

اسب بازنده (اسم)
loser

ورق بازنده (اسم)
loser

ضرر کشیده (اسم)
loser

person, thing that fails


Synonyms: also-ran, deadbeat, defeated, disadvantaged, down-and-outer, dud, failure, flop, flunkee, has-been, underdog, underprivileged


Antonyms: achiever, success, winner


جملات نمونه

1. a four-time loser
کسی که چهار بار محکوم و زندانی شده است.

2. he is a poor loser
ظرفیت باختن را ندارد.

3. the sad mug of the loser
لب و لوچه ی آویزان (محزون) شخص بازنده

4. You're never a loser until you quit trying.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که دست از تلاش بیرون نکشی هیچ وقت بازنده نیستی
[ترجمه گوگل]تا زمانی که تلاش نکنید، هیچ وقت بازنده نیستی

5. He's extremely competitive and a bad loser.
[ترجمه ترگمان]او به شدت رقابتی است و بازنده بدی است
[ترجمه گوگل]او بسیار رقابتی است و بازنده بد است

6. The latest price rises mean that the real loser, as usual, is the consumer.
[ترجمه ترگمان]آخرین افزایش قیمت به این معنا است که بازنده واقعی، طبق معمول، مصرف کننده است
[ترجمه گوگل]آخرین قیمت افزایش می یابد به این معنی است که بازنده واقعی، به طور معمول، مصرف کننده است

7. The loser sat slumped in dejection.
[ترجمه ترگمان]بازنده روی dejection نشست
[ترجمه گوگل]بازنده سکوت کرد

8. The loser will be out of the tournament.
[ترجمه ترگمان]بازنده از این مسابقات خارج خواهد شد
[ترجمه گوگل]بازنده از مسابقات خارج خواهد شد

9. The film company thought they'd backed a loser until the film won an Oscar.
[ترجمه ترگمان]شرکت فیلم فکر می کرد که آن ها تا زمانی که فیلم برنده جایزه اسکار شد، از یک بازنده حمایت کرده اند
[ترجمه گوگل]شرکت فیلم فکر می کرد که تا زمانی که فیلم برنده اسکار شود، بازنده یک بازنده است

10. The loser had to chug-a-lug his drink.
[ترجمه ترگمان] بازنده باید یه کم مشروب بخوره
[ترجمه گوگل]بازنده مجبور شد که نوشیدنی هایش را بخورد

11. The main loser was the United Left, which lost eight seats.
[ترجمه ترگمان]بازنده اصلی تیم چپ متحد بود که هشت کرسی از دست داد
[ترجمه گوگل]بازنده اصلی یونایتد چپ بود که هشت کرسی را از دست داد

12. The referee's decision was contested by the loser.
[ترجمه ترگمان]تصمیم داور توسط بازنده مورد اعتراض قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تصمیم دادگاه توسط بازنده مورد حمایت قرار گرفت

13. Nobody likes a sore loser.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از یه بازنده sore خوشش نمیاد
[ترجمه گوگل]هیچ کس بازنده ای نیست

14. The good loser never makes it to the winner's rostrum of any worthwhile competition.
[ترجمه ترگمان]بازنده خوب هرگز آن را به پوزه برنده هر رقابت ارزشمند تبدیل نمی کند
[ترجمه گوگل]بازنده خوب هرگز به رأی برنده هر رقابت ارزشمند نمی رسد

A four-time loser.

کسی که چهار بار محکوم و زندانی شده است.


پیشنهاد کاربران

بدبخت

بازنده

متضرر، خاسر، زیان دیده، زیان رسیده، خسارت دیده، شکست خورده، زیانکار، مغبون

بازنده. بدبخت . خاک برسر دهاتی😭

بازنده ای که توی مسابقه نباخته، بلکه توی زندگیش باخته


کلمات دیگر: