1. i don't understand all this legal phraseology
من از این همه عبارت پردازی حقوقی سر در نمی آورم.
2. This careful phraseology is clearly intended to appeal to various sides of the conflict.
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت دقیق به وضوح در نظر گرفته شده است که از جنبه های مختلف تعارض درخواست فرجام کند
[ترجمه گوگل]این فرایند دقیق به وضوح در نظر گرفته شده است که به طرفین مختلف از درگیری دعوت شود
3. Simple phraseology throughout makes the work easily accessible.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت ساده در کل کار را به راحتی در دسترس قرار می دهد
[ترجمه گوگل]تعبیر ساده در سراسر کار باعث راحتی کار می شود
4. I liked her neat phraseology.
[ترجمه ترگمان]از اصطلاحات مرتب او خوشم می آمد
[ترجمه گوگل]من فریب شناسی شسته و رفته را دوست داشتم
5. He used that phraseology over and over again.
[ترجمه ترگمان]این اصطلاحات را بارها و بارها بکار می برد
[ترجمه گوگل]او اصطلاحا را دوباره و دوباره استفاده کرد
6. Numeralization commodity is an irrigorous legal phraseology newly appearing in recent tens of years, which has its distinct physical characteristics and legal property.
[ترجمه ترگمان]کالای Numeralization یک فرهنگ لغت irrigorous است که به تازگی در ده ها سال اخیر ظاهر شده است، که دارای ویژگی های فیزیکی متمایز و ویژگی قانونی آن است
[ترجمه گوگل]کالیبراسیون کالیبراسیون یک واژه شناسی قانع کننده است که اخیرا در دهه های اخیر ظاهر می شود و ویژگی های فیزیکی مشخص و مالکیت قانونی دارد
7. A new word segmentation system based on phraseology is proposed, and the corresponding word segmentation lexicon is designed.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم تقسیم بندی کلمه جدید براساس phraseology پیشنهاد شده است، و واژگان مربوط به تقسیم بندی کلمه متناظر، طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم تقسیم بندی کلمه بر اساس اصطلاح پیشنهاد شده است، و لغت نامه تقسیم بندی کلمه مناسب طراحی شده است
8. Idioms are an important category of phraseology; they continue and contain cultural legacies.
[ترجمه ترگمان]Idioms دسته مهمی از فرهنگ لغت هستند؛ آن ها همچنان میراث فرهنگی خود را حفظ کرده و حاوی میراث فرهنگی هستند
[ترجمه گوگل]اصطلاحات یک طبقه بندی مهم عبارتند از؛ آنها ادامه می دهند و حاوی میراث های فرهنگی هستند
9. Phraseology meaning includes connotative meaning and denotative meaning.
[ترجمه ترگمان]معنای phraseology شامل معانی connotative و معنای denotative است
[ترجمه گوگل]به معنی phraseology معنی کانتوتایی و معنی denoteative است
10. In Hegelian phraseology the State is the reality of which justice is the ideal.
[ترجمه ترگمان]در فرهنگ لغت هگل، دولت واقعیتی است که در آن عدالت ایده آلی است
[ترجمه گوگل]در اصطلاح هگل، دولت واقعیتی است که عدالت ایده آل است
11. And adopting GC/MS etc. to establish the confirm phraseology methods of tetrodotoxin for the laboratory supervision phraseology.
[ترجمه ترگمان]و اتخاذ روش های GC \/ MS و غیره برای تایید روش های تایید شده of برای phraseology نظارت آزمایشگاه
[ترجمه گوگل]و اتخاذ GC / MS و غیره برای ایجاد روش های تشریحی تروتوودوکسین برای نظریه آزمایشگاه آزمایشگاه
12. European carping over the phraseology represented a mixture of hypocrisy and subterfuge.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اروپایی که بر فراز آن سخن می گفت، مخلوطی از ریاکاری و طغیان بود
13. It is too clear for argument that the change in phraseology was adopted understandingly and with a purpose.
[ترجمه ترگمان]این موضوع برای بحث بسیار روشن است که تغییر در فرهنگ لغت به شکلی آگاهانه و با هدف اتخاذ شده است
[ترجمه گوگل]برای استدلال بیش از حد روشن است که تغییر در لغوی با فهم و مقصود به تصویب رسید