1. You seem to be under a misapprehension.
[ترجمه ترگمان]انگار که سو تفاهم شده
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که شما در معرض اشتباه هستید
2. He laboured under the constant misapprehension that nobody liked him.
[ترجمه ترگمان]او زیر این سو تفاهم دایمی که هیچ کس از او خوشش نمی آمد، تقلا می کرد
[ترجمه گوگل]او تحت آزار و اذیت دائمی مشغول به کار بود که هیچکس او را دوست نداشت
3. I think we should clear up this misapprehension.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم باید این سو تفاهم رو برطرف کنیم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم باید این اشتباه را روشن کنیم
4. Men still appear to be labouring under the misapprehension that women want hairy, muscular men.
[ترجمه ترگمان]مردان هنوز در این سو سو تفاهم و سو تفاهم نشان می دهند که زن ها مردان عضلانی و پشمالو را می خواهند
[ترجمه گوگل]مردان همچنان در معرض اشتباه هستند که زنان می خواهند مردان مودار و عضلانی باشند
5. I was under the misapprehension that the course was for complete beginners.
[ترجمه ترگمان]سو تفاهم شده بود که البته من این سو و آن سو تفاهم شده بودم که دوره تحصیلی تازه به پایان رسیده بود
[ترجمه گوگل]من تحت بدبختی بودم که البته برای مبتدیان کامل بود
6. A mental construct arising from a misapprehension of the relationship between the crofter and his land.
[ترجمه ترگمان]یک ساختار ذهنی ناشی از سو تفاهم رابطه بین the و سرزمین او
[ترجمه گوگل]ساختار ذهنی ناشی از ناسازگاری روابط بین کتروگر و سرزمین او
7. He accepted that the complainants were under no misapprehension about the nature of the acts they had engaged in.
[ترجمه ترگمان]او قبول کرد که شاکیان در مورد ماهیت اعمالی که در آن شرکت کرده بودند سو تفاهم نداشتند
[ترجمه گوگل]او تصدیق کرد که شکایات در مورد ماهیت عملیاتی که درگیر آن بودند، هیچ تصوری از بدی نداشتند
8. The battalion's officers, under the misapprehension that such an equipage must contain a senior officer, saluted.
[ترجمه ترگمان]افسران گردان از سو سو این سو تفاهم و سو سو این سو و آن سو ظن ین شده بودند که این کالسکه باید یک افسر ارشد را در نظر گرفته باشد
[ترجمه گوگل]افسران سپاه، تحت آگاهی نادرست مبنی بر اینکه چنین تجهیز باید یک افسر ارشد داشته باشد، محترم شمرده می شود
9. The doctor is under no misapprehension that the real contest is just as tough.
[ترجمه ترگمان]دکتر هیچ شکی ندارد که رقابت واقعی به همان اندازه دشوار است
[ترجمه گوگل]دکتر هیچ تصوری اشتباه نداشته است که رقابت واقعی همانقدر سخت است
10. Another misapprehension about the corpse of the woman had to do with what Victor took to be her extraordinarily long fingernails.
[ترجمه ترگمان]سو تفاهم دیگر درباره جسد زن باید با کاری که ویکتور داشت انجام دهد، ناخن های دراز و دراز او بود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از اشتباهات در مورد جسد زن با آنچه ویکتور به نظر می رسید بسیار ناخوشایند است
11. Stevens recognized Mr Graham's misapprehension.
[ترجمه ترگمان]استیونز سو تفاهم آقای گراه ام را تشخیص داد
[ترجمه گوگل]استیونز آقای اشتوتگارت گراهام را به رسمیت شناخت
12. The earth was dark through misapprehension of God.
[ترجمه ترگمان]سو تفاهم و سو تفاهم شده بود
[ترجمه گوگل]زمین از طریق ناسازگاری با خدا تاریک بود
13. The fighting between the two sides rose from misapprehension.
[ترجمه ترگمان]سو تفاهم بین دو طرف افزایش یافته بود
[ترجمه گوگل]مبارزه بین دو طرف باعث شد که ناامید کننده
14. To expose this misapprehension, would be to repeat what has been said in the introductory chapter.
[ترجمه ترگمان]برای افشای این سو تفاهم باید آنچه در فصل مقدماتی گفته شد را تکرار کرد
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن این سوء تفاهم، می توان تکرار آنچه در فصل مقدماتی گفته شد، باشد