کلمه جو
صفحه اصلی

pickaxe


معنی : کلنگ دو سر، کلنگ روسی، با کلنگ زدن
معانی دیگر : pickax کلنگ دوسر

انگلیسی به فارسی

( pickax ) کلنگ دوسر، کلنگ روسی، با کلنگ زدن


انگلیسی به انگلیسی

• hoe, mattock, tool for spreading soil; small hammer, pick, tool for breaking up soil
a pickaxe is a tool consisting of a curved, pointed piece of metal with a long handle joined to the middle. pickaxes are used for breaking up rocks or the ground.

مترادف و متضاد

کلنگ دو سر (اسم)
pike, mattock, pickaxe, pickax

کلنگ روسی (اسم)
pickaxe, pickax

با کلنگ زدن (فعل)
pickaxe, pickax

جملات نمونه

1. he pecked at the frozen ground with a pickaxe
او با کلنگ به زمین منجمد ضربه های پیاپی می زد.

2. He rested on his pickaxe for a while.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی on را روی زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]او برای مدتی در حال استراحت است

3. Laing used a pickaxe and shovel to make the grave in the secluded garden, said Mr Stuart-Moore.
[ترجمه ترگمان]اقای استوارت - مور گفت: Laing از بیل و کلنگ برای ساختن قبر در باغ خلوت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]آقای استوارت مور، گفت: لاینگ با استفاده از یک چنگال و بیل برای ساختن گور در باغ مخفی، گفت:

4. Another boy is hitting the ground with a pickaxe, while a third is holding on to some blue plastic sheeting.
[ترجمه ترگمان]یک پسر دیگر با کلند به زمین برخورد می کند، در حالی که یک سوم به یک ورقه پلاستیکی آبی رنگ چسبیده می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بچه ها با یک ضربه زدن به زمین ضربه می زند، در حالی که یک سوم روی برخی از ورق های پلاستیکی آبی قرار دارد

5. They attacked me with pickaxe handles and steel bars.
[ترجمه ترگمان]اونا به من حمله کردن که با تیشه گاو و میله های آهنی بهم حمله کردن
[ترجمه گوگل]آنها با دسته و دسته های فولادی به من حمله کردند

6. Level 30 Mining and a pickaxe to help Miner Magnus.
[ترجمه ترگمان]سطح ۳۰ معدن کاری و یک تیشه برای کمک به Miner ماگنوس
[ترجمه گوگل]سطح 30 معدن و یک pickaxe برای کمک به خیش مگنوس

7. He stole the pickaxe from the production team and was therefore criticized by the team leader.
[ترجمه ترگمان]او تیشه را از تیم تولید دزدید و به همین دلیل توسط رهبر تیم مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او از تیم تولید به دزدی کشید و به همین دلیل توسط رهبر تیم انتقاد کرد

8. Bob pecked at the hard ground with a pickaxe.
[ترجمه ترگمان]باب با یک تیشه به زمین سخت نوک زده بود
[ترجمه گوگل]باب در یک زمین سخت با یک پیککس کشته شد

9. He pecked at the hard ground with a pickaxe.
[ترجمه ترگمان]با یک تیشه به زمین ضربه زد
[ترجمه گوگل]او در یک زمین سخت با یک پیککس پک کرد

10. At the fifth or sixth blow the pickaxe struck against an iron substance.
[ترجمه ترگمان]در ساعت پنجم یا ششم، تیشه به ماده ای آهنی اصابت کرد
[ترجمه گوگل]در ضربه پنجم یا ششم، چوبدستی در برابر مواد آهن رخ داده است

11. Before running off with the dough the men beat my arms with pickaxe handles.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه با پولی فرار کنم، مردها دست هایم را با تبر مسلح می کنند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه با خمیر خسته شوند، مردان دست های خود را با دسته های چاقو زدن ضرب و شتم کردند

12. They make no reply to the shoulder, and open up wasteland to shovel pickaxe.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ پاسخی به شانه آن ها ندادند و در زمین های بایر باز شدند
[ترجمه گوگل]آنها به شانه پاسخ نمی دهند و قلبی را که به چنگک می زنند باز می کند

13. Dant è s struck with the sharp end of his pickaxe, which entered someway between the interstices.
[ترجمه ترگمان]این دانته با نوک sharp که بین شکاف و interstices وارد شده بود یکه خورد
[ترجمه گوگل]دنت � با انتهای تیز چنبره خود، که به طور مداوم بین بین تقاطع ها وارد شد، ضربه زد

14. The clumisiness of power spoils the key and uses the pickaxe.
[ترجمه ترگمان]تقسیم قدرت کلید را از بین می برد و از the استفاده می کند
[ترجمه گوگل]کلاسیک قدرت قدرت کلیدی را از بین می برد و از چنگال استفاده می کند

پیشنهاد کاربران

تبر دو سر جنگی

کلنگ


کلمات دیگر: