کلمه جو
صفحه اصلی

inning


معنی : ورود، زمین باز یافته
معانی دیگر : (معمولا جمع - عامیانه) دوران موفقیت، دوران بروبرو، (نادر) قابل کشت سازی زمین (از راه زه کشی و غیره)، (جمع) زمین کشت ور شده، زمین بازگیری شده (از دریا و غیره)، (بازی های بیس بال و کریکت) دور چوگان زنی، زمین باز یافته از دریا یا مرداب، تصدی، نوبت

انگلیسی به فارسی

زمین باز یافته(از دریا یا مرداب)، تصدی، ورود، نوبت


انینگ، زمین باز یافته، ورود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the segment of a baseball or softball game during which each side has a turn at batting.

- He scored once in the third inning and twice in the fifth.
[ترجمه ترگمان] او یکبار در the سوم و دو بار در جایگاه پنجم گل زد
[ترجمه گوگل] او یک بار در انین سوم و دو بار در پنجم گل زد

(2) تعریف: a similar part of several other games, such as horseshoes.

(3) تعریف: (often pl.) a turn or fair opportunity to act, contribute, express oneself, or the like.

• portion of a game in which either team has the opportunity to score points (baseball, cricket); turn, opportunity to accomplish something

مترادف و متضاد

ورود (اسم)
entry, entrance, accession, arrival, importation, influx, ingress, entree, admittance, infare, ingression, inning, introgression, introit

زمین بازیافته (اسم)
inning

جملات نمونه

1. Stanton pitched to two batters in the ninth inning.
[ترجمه ترگمان]استانتون برای دو بار در inning نهمین ضربه زد
[ترجمه گوگل]استونون در دوازدهم نینجت به دو نفر متمایل شد

2. He struck out in the third inning.
[ترجمه ترگمان]بار سوم حمله را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او در انین سوم شکست خورد

3. Walker led the inning with a double.
[ترجمه ترگمان]واکر دوباره زمین را با دو برابر هدایت کرد
[ترجمه گوگل]واکر دوچرخه سواری را رهبری کرد

4. They scored in every inning but the sixth.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر نوبت در هر نوبت تیم ششم را به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]آنها در هر inning اما ششم به ثمر رساندند

5. Gary DiSarcina began the sixth inning by blasting a line drive off Johns' kneecap.
[ترجمه ترگمان]گری DiSarcina دور ششم را با منفجر کردن یک خط از روی کاسه زانو آغاز کرد
[ترجمه گوگل]گری دیسارکینا با انفجار یک خط خطی از جاده زانو زانو، ششمین انین را آغاز کرد

6. He hit a two-run homer in the second inning and a three-run homer in the third.
[ترجمه ترگمان]او در the دوم به یک homer دو ران برخورد کرد و یک گاری سه ران در سومی به راه انداخت
[ترجمه گوگل]او در بازی دوم هامر در بازی دوم و هومر سه نفره در سوم بازی کرد

7. In the first inning, Mitchell connected for his 19th home run of the season.
[ترجمه ترگمان]در اولین نوبت می چل برای اولین بار در فصل ۱۹ به خانه خود متصل شد
[ترجمه گوگل]میچل در اینچین در اولین بازی خود در فصل 19 به خانه خود پیوست

8. But when the Orioles scored in the ninth inning, he was denied his ninth postseason victory.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی the در the نهمین گل بازی را به ثمر رساند، او نهمین پیروزی خود را انکار کرد
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که اوریولز در انین نهایی به ثمر رساند، او از پیروزی 9 امین پیروزی خود رد شد

9. Manny Ramirez, who had homered in the opening inning, grounded wide of third.
[ترجمه ترگمان]منی رامیرز که در باز کردن زمین باز مانده بود، به پهنای سومی از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]منی رامیرز، که در اننرال افتتاح شد، سومین رشته را بر عهده داشت

10. Williams played through the sixth inning Saturday night before leaving for precautionary X-rays, which proved negative.
[ترجمه ترگمان]ویلیامز در دور ششم شب قبل از ترک کردن برای اشعه های ایکس که منفی بود بازی کرد
[ترجمه گوگل]ویلیامز شنبه شب قبل از خروج از اشعه X پیشگیرانه بازی کرد و این امر منفی شد

11. And then, only an inning later, his catcher threw hard to second base, trying to cut down a steal.
[ترجمه ترگمان]و بعد، فقط یک دور دور، کچر بلاک کچر را به پایه دوم پرتاب کرد و سعی کرد دزدی کند
[ترجمه گوگل]پس از آن، تنها یک انیینگ بعد، تیرانداز خود را سخت به پایه دوم، تلاش برای کاهش سرقت

12. He opened the sixth inning with a breaking ball for a called strike to Greg Gagne.
[ترجمه ترگمان]دور ششم را با یک توپ شکسته برای ضربه زدن به گرگ gagne باز کرد
[ترجمه گوگل]او ششمین انین را با یک توپ شکست برای اعتصاب نامی به گرگ گان باز کرد

13. Anderson was replaced in the fifth inning after a wrist injury.
[ترجمه ترگمان]اندرسون بعد از آسیب دیدگی مچ جای خود را گرفت
[ترجمه گوگل]آندرسون پس از یک ضربه مچ دست در انین پنجم جای گرفت

14. All three were in the first inning.
[ترجمه ترگمان]هر سه تا توی دور اول جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]همه سه نفر در اولین انینگ بودند

The elections gave him his new innings.

انتخابات دوران کامروایی او را تجدید کرد.



کلمات دیگر: