کلمه جو
صفحه اصلی

philatelist


معنی : تمبر شناس
معانی دیگر : تمبر شناس

انگلیسی به فارسی

تمبر شناس


philatelist، تمبر شناس


انگلیسی به انگلیسی

• stamp collector
a philatelist is a person who collects and studies postage stamps; a formal word.

مترادف و متضاد

تمبر شناس (اسم)
philatelist

جملات نمونه

1. that philatelist sold his stamp collection
آن تمبر شناس مجموعه ی تمبرهای خود را فروخت.

2. He is philatelist; part of his collection is rare sets ofpostagestamps ofthe Qing Dynasty.
[ترجمه ترگمان]او philatelist است؛ بخشی از مجموعه او مجموعه نایاب از دودمان چینگ است
[ترجمه گوگل]او philatelist است؛ بخشی از مجموعه او مجموعه های نادر از postagestamps از سلسله چینگ است

3. He is a philatelist; part of his collection is rare sets of postage stamps of the Qing Dynasty.
[ترجمه ترگمان]او a است؛ قسمتی از مجموعه او مجموعه نادری از تمبرهای پست دودمان چینگ است
[ترجمه گوگل]او یک فیلادلاین است؛ بخشی از مجموعه او مجموعه های نادر پستی از سلسله چینگ است

4. According to an 1876 edition of the magazine Philatelist, timbromania was the earlier word that Herpin was attempting to oust.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نسخه ویژه مجله philatelist، timbromania اولین کلمه ای بود که Herpin در تلاش برای بیرون راندن بود
[ترجمه گوگل]بر اساس یک نسخه از مجله Philatelist در سال 1876، تامبومیا، واژه ای است که هرپین سعی در برداشتن آن داشت

5. I am a committee member of the Philatelist Association of our university.
[ترجمه ترگمان]من عضو کمیته انجمن philatelist دانشگاه هستیم
[ترجمه گوگل]من یک عضو کمیته انجمن فیلاد لیلی دانشگاه هستم

6. The only people to benefit from the clash were the philatelists.
[ترجمه ترگمان]تنها کسانی که از این درگیری بهره مند خواهند شد the بودند
[ترجمه گوگل]تنها افرادی که از این درگیری بهره مند شدند، فیلتلیست ها بودند

7. The history of the post office is rarely of interest to anyone but the uniquely eager philatelist.
[ترجمه ترگمان]تاریخ اداره پست به ندرت به کسی که به تنهایی مشتاق است علاقه نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تاریخ اداره پست به ندرت مورد علاقه هر کسی است، اما فیلاتلند علاقه مندی منحصر به فرد

8. On behalf of the IOC Commission of Philately, Numismatics and Memorabilia, whose Chairman I am proud to be and as an ardent Olympic philatelist, I wish to congratulate its editors warmly.
[ترجمه ترگمان]من به نمایندگی از کمیسیون بین المللی المپیک of، numismatics و Memorabilia، که رئیس آن افتخار می کنم و به عنوان یک philatelist مشتاق المپیک، به editors تبریک می گویم
[ترجمه گوگل]از طرف کمیته IOC فیلیپین، Numismatics و Memorabilia، رئیس خود من افتخار می کنم که به عنوان یک فیلادستری المپیک های شدید، مایلم به سردبیران خود تبریک بگویم

پیشنهاد کاربران

مجموعه دار ( تمبر )


کلمات دیگر: