1. are you insinuating that i am a thief?
منظورت این است که من دزدم ؟
2. Are you insinuating that the money was stolen?
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی که پول دزدیده شد؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می گویید پول دزدیده شده است؟
3. Are you insinuating that I'm telling a lie?
[ترجمه ترگمان]منظورت اینه که من دروغ میگم؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می گویید که من دروغ می گویم؟
4. She didn't reply - she merely smiled that insinuating smile.
[ترجمه ترگمان]او جواب نداد - فقط لبخند او را لبخند زد
[ترجمه گوگل]او پاسخ نداد - او فقط لبخند زد و لبخند زد
5. you insinuating that I am a liar?
[ترجمه ترگمان]به عقیده شما من دروغ گو هستم؟
[ترجمه گوگل]شما insinuating که من دروغگو؟
6. What are you insinuating, Daniel?
[ترجمه ترگمان]منظورت چیه \"دنیل\"؟
[ترجمه گوگل]دانیل چه چیزی را می فهمد؟
7. And now he was insinuating that she would be extending her stay long enough for a tour of the whole country!
[ترجمه ترگمان]و حالا داشت به این فکر می کرد که او او را به اندازه کافی برای گردش در سراسر کشور بسط می دهد!
[ترجمه گوگل]و اکنون او انگیزه داشت که او به مدت طولانی به مدت طولانی برای تور از کل کشور می رود!
8. Advertisements of the grossest, most manipulative kind, insinuating their poison into every cranny of the country.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات از grossest، بسیار مکار، زهر خود را در هر شکاف کشور پنهان می کنند
[ترجمه گوگل]آگهی های مهمترین و اغلب دستکاری شده، سم خود را به هر چی از کشور نشان می دهند
9. With their coiled energy, jumps, louche shoulder work, insinuating hips and limber backs, they look like real dancers.
[ترجمه ترگمان]با انرژی coiled، از روی شانه، شانه بالا و پایین خم می شوند و به باسن و کمر نرم می رسند و مثل رقصنده های واقعی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]با انرژی پیچ خورده خود، جهش، کارهای شانه ای لگن، انگشتان پا و پشت های لگن، آنها شبیه رقاصان واقعی هستند
10. Blanche's voice suddenly became quiet and insinuating, without a trace of hostility.
[ترجمه ترگمان]صدای بل انش ناگهان خاموش شد و بدون هیچ اثری از خصومت به او اشاره کرد
[ترجمه گوگل]صدای بلانچ به طور ناگهانی آرام شد و بدون هیچ گونه خصومت خصمانه شد
11. He succeeded simply in insinuating himself into the lineup of Washington regulars: a huckster in continual search of a hustle.
[ترجمه ترگمان]او به سادگی توانست خود را در صف افراد ارتش منظم واشنگتن قرار دهد: مرد عامی که در جستجوی عجله و شتاب بود
[ترجمه گوگل]او موفق شد به سادگی خود را به خط مقدم واشنگتن واگذار کند: یک هتتر در جستجو مداوم از یک شلوغی
12. Marcus kept making insinuating remarks.
[ترجمه ترگمان] مارکوس سعی می کرد به کنایه هاش گوش بده
[ترجمه گوگل]مارکوس اظهار نظری کرد
13. You risk insulting your French host by insinuating his cellar is inadequate.
[ترجمه ترگمان]شما به خاطر این که میزبان فرانسه شما را با اشاره به زیرزمین خود به خطر می اندازید، ریسک می کنید
[ترجمه گوگل]شما تحت فشار قرار دادن غرفه ی خود فرانسوی خود را ناراحت می کنید