1. humane studies
مطالعات در (زمینه ی) علوم انسانی
2. the humane treatment of the defeated nations
رفتار انسانی با ملل شکست خورده
3. a truly humane prison guard!
یک زندانبان واقعا انسان !
4. the officer was humane toward prisoners of war
افسر با اسیران جنگی با انسانیت رفتار کرد.
5. Humane people are considerate of animals.
[ترجمه ترگمان]انسان ها نسبت به حیوانات محتاط هستند
[ترجمه گوگل]مردم انسانها از حیوانات محسوس هستند
6. These regulations ensure the humane treatment of all refugees.
[ترجمه ترگمان]این مقررات رفتار انسانی همه پناهندگان را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این مقررات، رفتار انسانی همه پناهندگان را تضمین می کند
7. To Err is Humane.
[ترجمه ترگمان]انسان جایزالخطاست، انسانی بود
[ترجمه گوگل]به ارر انسان است
8. Is it humane to kill animals for food?
[ترجمه ترگمان]آیا این انسانیت است که حیوانات را برای غذا به کشتن می دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا انسان برای کشتن حیوانات برای غذا انسانی است؟
9. The Humane Slaughter Association is right to point out the arguments in favour of religious freedom.
[ترجمه ترگمان]انجمن کشتار انسانی حق دارد این استدلال ها را به نفع آزادی مذهبی بیان کند
[ترجمه گوگل]انجمن کشتار انسانها حق دارد استدلال هایی را که به نفع آزادی مذهب است را ذکر کند
10. Whitehall's obsessive secrecy may have a more humane base than generally allowed, though that seems rather unlikely.
[ترجمه ترگمان]حریم خصوصی وایت هال (وایت هال)ممکن است یک پایه انسانی تر از این باشد که به طور کلی مجاز است، هر چند که نسبتا بعید به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]محرمانه وسواسی Whitehall ممکن است پایه های انسانی بیشتری نسبت به حد معمول داشته باشد، هر چند که به نظر می رسد بعید است
11. This has both humane and practical interest.
[ترجمه ترگمان]این موضوع هم هر دو جنبه انسانی و هم عملی دارد
[ترجمه گوگل]این منافع هر دو انسان و عملی است
12. There was a humane royal government, Tudor or Stuart, to slow the thing down.
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک دولت سلطنتی با نام تودور یا استوارت وجود داشت که آن چیز را آهسته کند
[ترجمه گوگل]حکومت سلطنتی انسانی، تودور یا استوارت، برای کم کردن این چیزها وجود داشت
13. First thing first: a humane agreement between two peoples who must live side by side.
[ترجمه ترگمان]اول از همه: یک توافق انسانی بین دو ملت که باید در کنار یکدیگر زندگی کنند
[ترجمه گوگل]اولین چیزی که اول است: یک توافق انسان دوستانه بین دو ملت است که باید کنار هم زندگی کنند
14. The Humane Research Trust raised £160. 30 during a collection in Huyton recently, and wish to thank the people for their generosity.
[ترجمه ترگمان]بنیاد تحقیقات انسانی ۱۶۰ پوند را بالا برد ۳۰ در طی یک مجموعه در Huyton اخیرا، و آرزو داریم از مردم بخاطر سخاوت آن ها تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]موسسه تحقیقاتی Humane 160 پوند افزایش داد 30 در طول یک مجموعه در Huyton به تازگی، و مایل به تشکر از مردم برای سخاوت خود
15. Animals are now raised in more humane conditions.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر حیوانات در شرایط انسانی تر بیشتری پرورش داده می شوند
[ترجمه گوگل]حیوانات در حال حاضر در شرایط انسانی بیشتر مطرح شده است